ما باید در مورد NFT ها با School of Motion صحبت کنیم

Crypto Art در حال تغییر صنعت ما است و تعدادی فرصت باورنکردنی - و موانع قابل توجه - برای آینده طراحی حرکتی ارائه می‌کند

حتی اگر توجه خاصی نداشته باشید به اخبار صنعت، احتمالاً در مورد NFT ها شنیده اید. هنر رمزنگاری به رهبری بیپل و فهرست رو به رشدی از هنرمندان پیشگام، نه تنها در صنعت ما بلکه در کل هنر را متحول می کند. با این حال، نگرانی‌های معتبری در مورد دوام بازار و تأثیرات زیست‌محیطی ارزهای دیجیتال مطرح شده است.

ما سطح را خراشیده‌ایم... اما اکنون زمان آن رسیده است که با یک مدرسه حرکت عمیق شوید. میزگرد. به همین دلیل است که ما (عملا) دور هم جمع شدیم تا با این موضوع دست و پنجه نرم کنیم و مشاهدات خود را به اشتراک بگذاریم ... به علاوه آنچه از هنرمندان و استودیوها شنیده ایم. ما می دانیم که این پایان تمام کاوش ها نخواهد بود، اما می خواهیم مطمئن باشیم که این انجمن با ذهنی باز و چشمانی باز به سمت این تغییرات حرکت می کند.

اخطار داشته باشید: ما هیچ ضربه ای نمی زنند.

این پادکست نکات خوب، بد و زشت NFT ها را پوشش می دهد. در حالی که ما مطمئناً از اینکه اعضای جامعه به رسمیت شناخته شده عقب افتاده (و دستمزدهای بزرگ) دریافت می کنند هیجان زده هستیم، باید در مورد طول عمر چنین بازار بی ثباتی واقع بین باشیم. ما همچنین باید به نگرانی‌های معتبر در مورد تأثیرات زیست‌محیطی ناشی از بلاک چین و استخراج کریپتو رسیدگی کنیم.

پنل ما در مورد آینده NFTها صحبت خواهد کرد.مشکل اینستاگرام این است که شما فقط بهترین روز همه را می بینید. و این کمبود دیدگاه وجود دارد. و ما دقیقاً همین اتفاق را در اینجا می‌بینیم، فقط پولی به آن متصل است، از بسیاری جهات. شما نمی توانید مانند یکی از این پلتفرم ها چیزی را به صورت رایگان در اینستاگرام پست کنید. برای قرار دادن چیزی برای فروش، گاهی اوقات هزینه بنزین می تواند 150 دلار یا 200 دلار باشد. این بسیار دیوانه کننده است.

و برای اینکه پول خود را پایین بیاورید و آرامش خود را در آنجا بنشینید، فقط در باد می لرزید و آن... این مانند زمانی است که برای کار خود پول روی میز می گذارید، این اتفاق می افتد. شما در روح خلاق خود سخت تر و عمیق تر از کسی هستید که پست های اینستاگرام شما را لایک نمی کند، زیرا اکنون برای جهان قابل مشاهده است. بنابراین، و فکر می‌کنم جوی که قبلاً اشاره کردید، مثل این است که همه می‌توانند ببینند که آیا قطعه شما فروخته شده است یا خیر. و آن، ارغ! این افتضاح است.

جوی کورنمن:

بوی بد می دهد.

کلاه و شلوار EJ:

آره. بنابراین، ارزش هر چیزی، خوب است و بد است. و من فکر می کنم برای من، از دیدگاه من، همانطور که گفتم، دوستانی دارم که در آن هستند. و آنها آن را دوست دارند و برایشان اهمیتی ندارد که کسی در مورد محیط زیست چه می گوید. و سپس من دوستانی دارم که در انتهای طیف متفاوت هستند، که نفروخته اند یا حتی علاقه ای ندارند. اما آنها فقط آن را مشاهده می کنند و می گویند: "هوم، این جالب است." و سپس برخی هستند که به شدت از آن متنفرند، هرگز آنها را مطرح نمی کنندعبارت NFT برای ملاقات وگرنه خفهت خواهم کرد، خدای من. و من احساس می کنم همه در سیلو کوچک خودشان هستند و هیچکس با هم صحبت نمی کند. و من احساس می‌کنم که خرابی‌های بزرگ در آنجا اتفاق می‌افتد. و این همان بخشی است که من را می ترساند.

جوی کورنمن:

رایان، نظرت در مورد چیست... تاثیر مالی یک چیز مثبت و البته منفی است. و ما وارد آن خواهیم شد. اما به طرز عجیبی در تمام این موارد، یک طراح حرکت مانند هنرمندانی است که برای فروش خوب این چیزها آماده شده اند. و داشتم فکر می کردم چند مجوز سینما 4D این چیزا داره؟

رایان سامرز:

آره، دقیقا.

جوی کورنمن:

آنها حتماً کیک های داغ می فروشند. اما من فکر می‌کنم که این امر باعث دیده شدن بیشتر صنعت ما شده است. من کنجکاو هستم که شما چه فکر می کنید.

رایان سامرز:

آره. من فکر می کنم که، دوباره این یک فرصت منحصر به فرد است. من فکر می کنم در نهایت، یک بار برای همیشه، جن هرگز در مورد اینکه طراحان حرکت قادر به ارزش گذاری هستند، نه مهارت ها یا توانایی آنها در یک خط لوله، یا توانایی آنها برای انجام یک ضرب الاجل یا توانایی آنها، به بطری باز نمی گردد. دوبار کتاب کردن خودشان یا هر چیزی که ممکن است باشد، به معنای واقعی کلمه این است، چه ایده هایی دارید؟ چه نوع مفاهیمی دارید؟ چه داستان هایی را می خواهید بگویید؟ رویای چه تصویری را می بینید؟ و شما می توانید خودتان را بسازید. من فکر می‌کنم این عالی است، زیرا فکر می‌کنم، شما قبلاً آن را گفتید، ارزش دنیای واقعی وجود داردکه در نهایت به خودتان نسبت می دهید، نه به کاری که می توانید برای دیگری انجام دهید. و من فکر می‌کنم، به هر دلیلی، این واقعیت که طراحان حرکتی می‌توانند تصاویر متحرکی بسازند که با ایده «کلکسیونر» در مورد آنچه در حال حاضر جالب است مطابقت داشته باشد. این عالی است.

من فقط احساس می‌کنم این وجود دارد، من در تمام زمان‌ها نقش آفرینی می‌کنم، همچنین این واکنش منفی وجود دارد که در آن احساس می‌کنم افرادی هستند که به کلکسیونرها نگاه می‌کنند و می‌بینند. آنچه را که آنها جمع آوری می کنند، تلاش می کنند تا کار خود را با آن هماهنگ کنند. به نظر من، به نظر می رسد که ما از «هی، این یک راه عالی برای حمایت و ارتقای هنرمندان به عنوان یک جامعه است تا آنها را از نظر مالی توانمند کند» به Client 2.0 در مدت یک یا دو ماه رفتیم. شگفت‌انگیز است که وقتی به هر صحنه خلاقانه‌ای پول می‌چسبید و داشته‌ها و نداشته‌ها را می‌بینید چقدر زیاد است. احساس می‌کنم همان چیزی را که در صنعت کتاب‌های مصور تجربه کردم، زمانی که هجوم سرمایه‌گذاران عظیمی وجود داشت. این همان چیزی است که اتفاق افتاد.

من در شیکاگو بودم که صحنه گرانج در سیاتل منفجر شد و شیکاگو به عنوان شهر بعدی مسح شد. و من صحنه موسیقی را تماشا کردم که اساساً خودش را با تعقیب و گریز می خورد، کدو تنبل های کوبنده امضا شدند. و سپس هر کس دیگری آن قطعه از پای، قرار گرفتن در معرض، پول را می خواست. و این احساس بسیار شبیه به جامعه است، آنچه جامعه از آن عبور می کند. افرادی هستند که می گویند: «این را ول کن، نکنبه دنبال پول بروید، به خودتان وفادار بمانید.» افراد دیگری هستند که می‌گویند: «به دنبال پول بروید، اما فقط با تغییر اصولتان دست به فروش نزنید.» و سپس افراد دیگری هستند که مانند "فقط از آن کاملاً دوری کنید. تو افتضاح هستی." و آن صحنه در شیکاگو هرگز واقعاً حتی به طور کامل بهبود نیافت. تقریباً یک دهه طول کشید تا احساس شود...

کتاب های کمیک، دقیقاً همان اتفاق افتاد. یک دهه طول کشید تا به پایان برسد و بعد خودش را حول هنر و صدا و این چیزها دوباره بسازد. بنابراین من خیلی مضطرب هستم. من فقط بسیار محتاط هستم زیرا همچنین فکر می کنم، وقتی همه این چیزها را با هم گره می زنید، فکر می کنم چیزهای زیبایی وجود دارد. کلمات پر گلی که در حال حاضر استفاده می شوند مانند من فکر می کنم کلکسیونرها. و این دوباره من در دنیایی هستم که بودجه VC دارد که مملو از هیاهو و حقه بازی و گاهی اوقات تعصب است. اما من در حال حاضر به عنوان کلکسیونر نگاه می کنم، به همان اندازه که مردم دوست دارند از کلمات استفاده کنند. سرمایه‌گذاران، و من به پلتفرم‌ها به‌عنوان کارگزاری نگاه می‌کنم. زیرا همه اینها هنوز به یک ارز بسیار تئوری و بسیار نوسان گره خورده است که بسیاری از ما درک بسیار کمی در مورد آن داریم.

و شاید ما کمی داشته باشیم. کمی بیشتر، زیرا ما از آن پول زیادی به دست آورده‌ایم، اما هنوز خودمان را برای آن چیزی آماده نمی‌کنیم ncy می تواند انجام دهد. چند نفر هنوز به هر دلیلی اتریوم را دارند یا نگه می دارند؟ چه اتفاقی می افتد که اتریوم 40 درصد افت نوسان داشته باشد؟ میکندهمه فرار کنند؟ آیا همه پول نقد می کنند؟ آیا کلکسیونرها جمع آوری را متوقف می کنند؟ آیا برعکس است؟ آیا کلکسیونرها دو برابر می شوند و به امید جهش، اجناس را ارزان می خرند؟ همه آن چیزها ارتباط کمی با هنر و صدای شما دارد. بنابراین زمان بسیار جالبی است. ما به معنای واقعی کلمه در ابتدای کار هستیم، اما امواجی در راه است.

جوی کورنمن:

این من را به یاد چیزهای مختلفی مانند... تا انگشتم را روی آن بگذارم فکر می‌کنم گری وی به این نتیجه رسید که این موضوع را با حباب دات‌کام مقایسه کرد، جایی که احتمالاً تعداد زیادی از شنوندگان در سال 2000 جوان‌تر بودند. وقتی واقعاً این اتفاق افتاد، شاید آنها آگاه نبودند. من احتمالاً 18 یا 19 ساله بودم که این اتفاق افتاد، بنابراین به طور مبهم در رادار من است. اما اساساً، شما شرکت‌هایی مانند یاهو را داشتید، به عنوان یک مثال خوب، که مدل‌های کسب‌وکار واقعی را در اینترنت می‌ساختند و تجارت الکترونیکی را انجام می‌دادند، که به نوعی چیز جدیدی بود و پول زیادی به دست می‌آورد. و بنابراین همه می گفتند: "وای، این چیز جدیدی است، من می خواهم وارد شوم." و به معنای واقعی کلمه، نمونه های بسیار معروفی از شرکت ها وجود دارد. Pets.com یک سایت معروف است که در آن URL، pets.com را خریدند و مدل تجاری نداشتند، اما سرمایه‌گذاران اهمیتی نمی‌دادند و میلیون‌ها، شاید میلیاردها دلار را وارد این چیز کردند.

به صفر رسید چون فقط بود، فایده ای نداشت. همه فقط می‌خریدند چون فکر می‌کردند می‌توانند پول در بیاورند. و من فکر می کنم اگرشما این آزمایش فکری را انجام می‌دهید، مانند زمانی که بیپل، او چند قطره تصادفی انجام می‌دهد و گاهی درآمد حاصل از آن را به خیریه می‌دهد، یا چیزهایی را به قیمت یک دلار رها می‌کند و سپس هر کسی که آن بلیط لاتاری را برنده می‌شود، می‌تواند آن را دوباره بفروشد. آیا افرادی که Beeple را می خرند، آیا برای آنها اهمیتی دارد که تصاویر چیست؟ آیا آنها واقعاً قبل از خرید به آن نگاه می کنند؟ نه. این یک سهام است. و Beeple مثال افراطی است. اما حتی برخی از هنرمندانی که ما می‌شناسیم، قبل از اینکه این اثر هنری را رها کنند، کار شگفت‌انگیزی انجام دادند و تبلیغاتی را ایجاد کردند. فکر نمی کنم مهم باشد که اثر هنری چیست. من واقعا این کار را نمی کنم. فکر می کنم می توانست هر چیزی باشد. و فکر می‌کنم یک مثال عالی این است که کسی فقط 800000 دلار برای یک پیکسار قرمز پرداخت کرده است. و عالی بود عنوان آن مانند، Digital Primaries بود. بنابراین شاید سریال بعدی مانند یک سریال یا آبی باشد.

کلاه و شلوار EJ:

نمی توان.

جوی کورنمن:

4>اگر آبی بود کسی که آن را خریده بود آن را نمی خرید؟ یه چیز قرمز میخواستم نه، ربطی به اثر هنری ندارد. بنابراین، برای من، این چیزی است که من شروع به پیچیدن سرم به اطراف کرده‌ام، مثل اینکه، بسیار خوب، در حال حاضر، در بیشتر موارد، واقعاً در مورد هنر نیست. و البته، برای برخی افراد احتمالاً اینطور است. و فکر نمی‌کنم هنرمندان صنعت ما، اکثر آنها، فکر می‌کنم هنوز واقعاً این را درک نکرده باشند. و طوری رفتار می کنند که انگار ناگهان افرادی پیدا می شوند که واقعاً برای طراحی حرکت ارزش قائل هستنداثر هنری. و آنقدر زیاد که برای همیشه، هر بار که یک انیمیشن مختل می شود، 5000 دلار می پردازند. و من می خواهم برای همه افرادی که گوش می دهند استرس داشته باشم، البته این فقط نظرات ما است. و با همه اینها می‌توان ثابت کرد که اشتباه می‌کنیم، اما تاریخ تمایل به تکرار دارد. و واقعاً پژواک های زیادی وجود دارد. برخی از چیزهایی که رایان می گفت، واقعاً به نظر می رسد. و یکی از چیزهایی که من متوجه شدم، غم‌انگیزترین بخش این ماجرا، افسردگی و FOMO است که این کار را تحریک می‌کند. و ای جی، من می دانم که شما با هنرمندانی صحبت کرده اید که در حال حاضر با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند.

EJ کلاه و شلوار:

بله. این تا حدی غم انگیز است زیرا، مانند آنچه که شما گفتید، ارزش، بسیار دلخواه است. و من فکر می کنم یکی از مشکلات عمده ای که واقعاً ذهن همه را به هم می زند این است که چه کسی یک بلیط بخت آزمایی برنده از پیشنهاد 15 Eth در مورد چیزی دریافت می کند و کسی که همه آن را نمی فروشد. به نظر می رسد همه چیز بسیار خودسرانه است. افرادی که به هنر نگاه می کنند، مانند "اوه، این یک کره براق است. و چقدر سود می کند؟" این کل اصطلاح کم تلاش NFT یک چیز است و دلیلی هم دارد. چون تقریباً شبیه... و باز هم همه چیز به این دلیل است که همه چیز آنقدر شفاف است که به نظر من عجیب است. زیرا حدس می‌زنم که این احتمالاً تا آنجا که طراحی حرکتی برای همیشه ادامه داشته باشد.

زمانی که در DC زندگی می‌کردم، چند نفر را می‌شناختم.هنرمندانی که برای سازمان های دولتی یا هر چیز دیگری کار می کنند. و آنها کم تلاش ترین کار را انجام می دهند زیرا این چیزی است که از آنها خواسته شده است، اما به این دلیل که دولت یا کانال کشف یا هر چیز دیگری است. آنها بودجه هنگفتی دارند، بنابراین دقیقاً مثل این است که "آره، اینجا باید از شر این پول خلاص شویم وگرنه سال آینده بودجه کافی نخواهیم داشت." بنابراین آنها ده ها هزار دلار برای آسان ترین پروژه ها به دست می آورند. بنابراین مثل این است که قبلاً وجود داشته است، اما مثل این است که همه چیز یک مثال افراطی در دنیای NFT است. فضا را نمی گویم. اما من فکر می کنم که-

جوی کورنمن:

ما به زنگ نیاز داریم که هر بار که کسی می گوید فضا به صدا درآید.

کلاه و شلوار EJ:

اما بله، خیلی عجیب است. و من فکر می کنم اگر آن خودسری، آن خودسری، این یک کلمه است؟ فکر می‌کنم اگر این از آن حذف می‌شد، فکر می‌کنم بقیه چیزها بسیار قابل درک‌تر بود. اما این به خاطر آن X-Factor است، به همین دلیل است که شما افرادی را دارید که فقط از همه در DMS خود التماس می‌کنند که یک دعوت بنیاد داشته باشند، زیرا احساس می‌کنند که این یک بلیط طلایی است که به راحتی چند هزار دلار به دست آورید. و این طوری نیست که باید فکر کنید، نباید فکر کنید که این یک طرح پولدار شدن است. اما این تقصیر هنرمند نیست-

جوی کورنمن:

نه.

ای جی کلاه و شلوار:

... که اینطور به این نگاه می شود . و من فکر می کنم این جایی است که باید واقعاً در ذهن داشته باشیم. مثل اینکه هیچ کدام از اینها تقصیر ما به عنوان یک صنعت نیست،این کارها با ما انجام می شود و ما همدیگر را سرزنش می کنیم. و اینجاست که همه چیز از هم می پاشد. و من فکر می کنم ما-

جوی کورنمن:

این طبیعت انسان است.

کلاه و شلوار EJ:

این طبیعت انسان است، بسیاری از مردم به خودشان کمک نمی کنند. وقتی قبلاً اشاره کردم، یکی از چیزهای مهم در مورد این، این است که مردم طرز فکرشان را در مورد کارشان تغییر می دهند. آنها به صدای خلاقانه و ایده هایشان اعتماد بیشتری دارند و در نهایت ارزشی را که روی میز به ارمغان می آورند که هرگز نخواهند داشت، با نرخ ثابتی در استودیو یا هر چیز دیگری بازپرداخت می کنند. و این عالی است. اما، در عین حال، افراد بیشتری نیز به صدای خلاق خود شک دارند. همانطور که رایان گفت، مردم به این نگاه می کنند که کلکسیونرها چه چیزی می خرند، این سرمایه گذاران چه چیزی می خرند، و آنها مانند "خب، من هیچ کدام از این کارها را انجام نمی دهم." من احساس می‌کنم کاری که انجام می‌دهم نمونه‌ای کامل از آن است.

من رندرهای جمجمه انجام نمی‌دهم، کارهای سایبرپانک مربوط به اینده را انجام نمی‌دهم. من شخصیت هایی با کره چشم های غول پیکر می سازم. و اگر هر چیزی، از دیدگاه من و فقط نوع کاری که دوست دارم انجام دهم، دیگر هنرمندان شخصیت را دیده‌ام که خیلی خوب عمل می‌کنند، شگفت‌انگیز نیست که در مقایسه با آینده‌گرایی، یک نوع سوررئال چیزهایی که در آنجا وجود دارد، مقایسه نشود. اما من برخی از شخصیت‌ها را دیده‌ام که واقعاً خوب عمل می‌کنند و اگر چیزی باشد، از طریق همه این‌ها، باعث شده با این افراد یا آن افراد صحبت کنم.با من تماس گرفته‌اند و می‌خواهند وارد NFT ها شوند و فقط می‌پرسند در مورد چیست.

و من فکر می کنم مثل این است که دری باز می شود، دری دیگر بسته می شود. من با افراد زیادی صحبت می کنم که قبلاً هرگز با آنها صحبت نکرده ام، و بسیاری از آنها افرادی هستند که من واقعاً به آنها نگاه می کنم، و این واقعاً جالب است، اما در عین حال، و من حتی نمی دانم چگونه بسیاری از مردم را با انجام این کار عصبانی می کنم، که هرگز نخواهم دانست، شاید در NAB، به کسی بروم که بگوید "هی." و آنها فقط خواهند چرخید و دور می شوند. و من می گویم، "خب، آنها دوست ندارند که من چند NFT ساخته ام، حدس می زنم." این عمدتاً طرز فکر آن هنرمند است. من فکر می‌کنم که ما باید دیدگاه خود را حفظ کنیم که خوب است فقط ببینیم که احتمالاً درصد کمی از افراد در صنعت ما واقعاً موفق هستند و افراد زیادی هستند که موفق نیستند. و این دیدگاهی است که ما از دست می‌دهیم، این چشم‌اندازی است که در تمام این چت‌های کلاب‌هاوس که من انجام می‌دهم، جایی که همه فکر می‌کنند همه دارند شگفت‌انگیز هستند. و اینطور نیست.

جوی کورنمن:

آره. فکر می کنم، و رایان، من هم کنجکاو هستم که نظر شما را ببینم. من می دانم که همه ما مدتی را در Clubhouse گذرانده ایم، و اگر کسی که گوش می دهد نمی داند، Clubhouse پلت فرم جدید رسانه اجتماعی مبتنی بر صدا است. در واقع شگفت انگیز است. به نظر من فوق العاده است. و صحبت هایی صورت گرفته است. شما اساسا وارد می شوید، و گروهی از مردم هستند که صحبت می کنند و سپس یک مخاطب، و وجود دارد(اسپویل، ما فکر می کنیم آنها اینجا هستند تا بمانند)، اما همچنین شهاب سلامت روان برای هنرمندانی که نتایج یکسانی را در کار خود نمی بینند. ما می‌خواهیم شما را برای ترکیدن حباب قیمت‌های اجتناب‌ناپذیر آماده کنیم زیرا این بازار به چیزی پایدارتر تغییر می‌کند.

این گفتگو عمیق است و ما عقب‌نشینی نخواهیم کرد. با ذهنی باز وارد این موضوع شوید و آماده مخالفت باشید. ما همه چیز را نمی دانیم، اما تحقیقات و تجربیات زیادی برای به اشتراک گذاشتن داریم، پس گوش کنید.

ما باید درباره NFT ها صحبت کنیم

نمایش یادداشت ها

منابع

NAB

‍Clubhouse App

‍OpenSea.io

‍PixelPlow

ARTISTS

Beeple

‍گری وی

‍ای جی هاسنفراتز

آریل کاستا

‍کریس دو

‍بانکسی

‍ست گودین

ART

Exit Through the Gift Shop

WATCH

Chris Do on NFTs

‍TENET - Movie

ARTICLES

Crypto Art چیست توسط EJ Hassenfratz، Mike Winkelmann و Don Allen

Transcript

Joey Korenman:

این پادکست School of Motion است. برای MoGraph بیایید، برای جناس بمانید.

رایان سامرز:

همه اینها یکباره اتفاق می افتد. همه چیز مثل این است، به همین دلیل است که در حال حاضر بسیار دیوانه است. و فکر می‌کنم به همین دلیل است که همه احساس می‌کنند، "من باید وارد شوم، قبل از اینکه از بین برود باید وارد شوم." چون فکر می کنم همه می دانیم که لحظه ای است. ما میلیون‌ها دلار برای کارمان دستمزد نگرفته‌ایم، ناگهان، این هم این بلیپ، چقدر طول می‌کشدبسیاری از اینها در مورد NFTها. و همیشه دو یا سه هنرمند بسیار موفق هستند که با فروش NFT هفت رقمی ساخته اند، این یک یا دو نفر کلکسیونر است، یک منتقد هنری است، کسی است که با یکی از این پلتفرم ها درگیر است، شاید بنیانگذار OpenSea یا چیزی شبیه به آن. و بیشتر اوقات شما می شنوید که چقدر این شگفت انگیز است. و به این تعصب بقا می گویند.

و من فکر می کنم، همانطور که ای جی می گفت، این طبیعت انسان است. اساساً چیزی که کمی احساس می شود این است که یک قرعه کشی بر اساس طراحی حرکتی انجام شده است و بنابراین مطمئناً یک بلیط بخرید. کاملا متوجه شدم فکر می‌کنم واقعاً چیزی که مرا نگران می‌کند این است که مردم نمی‌دانند که تا حدودی این یک قرعه‌کشی است. و من فکر می کنم قرعه کشی حدود شش ماه تا یک سال دیگر از بین می رود. و چه چیزی در طرف دیگر آن باقی می ماند اگر یک دسته کامل از پل ها را سوزانده باشید، با این فکر که دیگر مجبور نیستید کار مشتری را انجام دهید یا با جامعه تعامل داشته باشید. آره، پس رایان را ادامه بده.

رایان سامرز:

من به طور مستقیم از آن طرف دیگر دیده شده ام. فکر می‌کنم یک سوال واقعا جالب این است که همه استودیوها و آژانس‌ها در حال حاضر در مورد این موضوع چه فکر می‌کنند و چه می‌کنند؟ و به طور مماس، به طور حکایتی در واقع از طرف من، من از استودیوها به صورت 24 ساعته با من تماس می گیرند و از من می پرسند که نام هرکسی را که سه بعدی کار می کند، بخواهم. زیرا از برخی جهات عالی است، زیرا ارزش وجود دارد. رده بالا، افرادی که برای آنها کار کرده اندمدت طولانی کار کرده است که از نظر تئوری برای مجموعه داران یا سرمایه گذاران جالب است. و آنها وقت خود را می گیرند و این همان چیزی است که ما همیشه می گفتیم، آنها خودشان رزرو می کنند. شما ابتدا خود را نگه می‌دارید، و حالا اولین نگه‌داری تبدیل به رزرو شده است، شما برای کلکسیونرهای NFT رزرو می‌کنید.

بنابراین از جهاتی جالب است زیرا حتی برای شرکت کنندگان غیر NFT، فرصت بزرگی باز شده است، افرادی که معمولاً برای کارمندان یا مشاغل آژانس یا کارکنان آزاد در نظر گرفته نمی شوند. تماس می گیرد. و از برخی جهات، این خوب است، سوراخی است که با آن باز می‌شود، شاید به این معنی است که نرخ‌ها می‌توانند افزایش پیدا کنند، شاید ناگهان به این دلیل که افراد بیشتری آنجا هستند و تقاضای بیشتری وجود دارد. عرضه حتی کمتر از قبل است. می‌توانید هزینه بیشتری بپردازید، یا می‌توانید در مورد کاری که برای آن کار می‌کنید، گزینش‌تر عمل کنید، یا می‌توانید سن بالاتری نسبت به آنچه که در حال حاضر دارید، داشته باشید. و شما ممکن است بتوانید آن را دو یا سه بسازید یا فقط به خاطر این لحظه از زمان که افراد زیادی در دسترس نیستند، حرفه خود را پرش کنید.

از طرف دیگر، استودیوها نیز در حال تماشا هستند و استودیوها همزمان یادداشت برداری می کنند. و نمی‌توانم بگویم که افراد در لیست سیاه قرار می‌گیرند، اما بیش از یک استودیو گفته‌ام که افراد را در حالت تعلیق قرار داده‌اند، آنها افرادی را رزرو کرده‌اند و به آنها شبح داده شده‌اند. آنها فقط نادیده گرفته شده اند. خواه این نباشدپاسخ دادن به یک تماس تلفنی یا تکمیل نکردن یک پروژه، زیرا این عجله طلا وجود دارد، "باید به آنجا برسم. اگر این آخر هفته به وسایلم دست ندهم، اگر شلوغی ام را نداشته باشم، اگر این کار را نکنم. بازاریابی من، من در کلوپ ها نیستم، به دنبال کلکسیونر نمی گردم، بلیت میلیون دلاری را از دست خواهم داد." و مردم فقط ناپدید می شوند. این همه جا اتفاق نمی افتد و همه آن را انجام نمی دهند. اما به طور کلی یک طعم شور در دهان برخی از استودیوها وجود دارد.

و سپس وقتی مردم بیرون می‌آیند و می‌گویند، "من دیگر هرگز کار مشتری را انجام نمی‌دهم"، یا حتی بیشتر درباره اینکه درباره انجام این نوع کار فکر می‌کنند، فخرفروشی می‌کنند، مثل اینکه از کار بازنشسته شده‌اند. صنعت. اگر به نتیجه برسد، اگر فقط به یک Kickstarter یا Patreon تبدیل شود، جایی که پلتفرمی برای ایجاد حامیان، ایجاد طرفداران و ایجاد درآمد اضافی است، یا کاری را که در روز برای خود انجام می دهید انجام دهید و آن را راهی کنید. منفعل شدن، عالی است. اما چه اتفاقی برای افرادی می‌افتد که می‌گفتند: "چند سال کار ما را خراب کنید." این نیز در حال مشاهده است.

تقریباً، تا حدی، نوعی شیدایی وجود دارد. تقریباً مثل این است که ویروس زامبی در حال وقوع است که آتش گرفته است، و برخی از افراد فقط با پژمرده شدن، فقط فشار را احساس می کنند و فقط می گویند: "نمی دانم که آیامن دیگر می‌خواهم هر کاری انجام دهم.» و سپس افراد دیگری در جهت مخالف هستند، اما به همان میزان، من آن را هیستری نمی‌نامم، اما به همان میزان، «این زندگی من را تغییر داده است و همیشه در حال تغییر است. این یک دیدگاه جالب است که فکر نمی کنم در حال حاضر زیاد درباره آن صحبت شود.

جوی کورنمن:

آره. ای جی، من کنجکاو هستم زیرا می دانم ما در مورد این موضوع در School of Motion صحبت کرده‌ایم. چیزی که رایان در مورد آن صحبت می‌کند، فکر می‌کنم این یک کار بد آشکار است، این است که یک پل را با یکی از مشتریانتان بسوزانید زیرا فکر می‌کنید، "اوه خدا، من هرگز نمی‌روم. مجبور شوم دوباره با این شخص کار کنم زیرا در شرف ثروتمند شدن با فروش آثار هنری هستم" که فکر می کنم برای اکثریت قریب به اتفاق هنرمندان اینطور نیست. اما همچنین، ما یک صنعت بسیار نزدیک به هم هستیم و این؟ نوعی پویایی عجیب و غریب نیز اتفاق می‌افتد، جایی که من فکر می‌کنم در طرف دیگر، هنرمندانی وجود خواهند داشت که شهرتشان یکسان نخواهد بود. نظر شما در مورد پایان آن چیست؟

EJ کلاه و شلوار:

بله. آره، فکر می‌کنم، همانطور که در این کلاب‌هاوس به آن اشاره کردم، شما وارد آنجا می‌شوید و می‌گویید: "همه این افراد دچار توهم هستند." من فکر می کنم یکی از بزرگترین مشکلات من باهمه اینها این است که من افراد بسیار زیادی را می شناسم که فقط یک فروش انجام می دهند و مثل این هستند که اکنون این حس استحقاق در آنها وجود دارد، جایی که مثل این است که آنها پول نقد کرده اند، آنها در اولین بار 20 دلار درآمد داشته اند. رها کردن و، تلخه مقدس، این شگفت انگیز است. و شما مانند "خوب است، مرد، بل، بل، برای شما خوب است." و بعد قطره بعدی که انجام می دهند، پنج ساعت آنجا می نشینند و می گویند: "لعنتی! چرا من 20 گرند دیگر نمی سازم؟" مثل اینکه، اوه

بنابراین بسیاری از منیت های متورم وجود دارد، افراد زیادی وجود دارند که ... این مانند هر نوع دیگری است ... شما افراد خود را خواهید داشت که بیش از حد پر از خودشان هستند، شما مردم در وسط قرار دارند و سپس مردم فوق العاده فروتن را خواهند داشت. و من تواضع زیادی دیده‌ام، من افراد زیادی را دیده‌ام که واقعاً در حال افزایش هستند، حدس می‌زنم شما می‌توانید بگویید.

جوی کورنمن:

بو کشیدن گوز خود را.

کلاه و شلوار EJ:

آره، واقعاً دوست دارم، آیا آن را بو می‌کنید؟ نه، بعد از مدت طولانی که در خانه هستید، بوی آن را حس نمی کنید. بنابراین مقدار زیادی از آن وجود دارد. فقط فکر می کنم بسیاری از مشکلات کمبود دیدگاه و عدم همدلی است. و یکی از چیزهایی که در مورد این فضا مرا آزار می دهد این است-

جوی کورنمن:

دینگ، دینگ، دینگ.

کلاه و شلوار ای جی:

... کارهایی است که مردم انجام می دهند و دیگر طراحان حرکت را از کار می اندازند، که آنها صرفاً به این دلیل انجام می دهندظاهرا برای کلکسیونرها جذاب تر است. بنابراین ناگهان، همه این افراد احتیاط را به باد می دهند، و حتی اهمیتی هم نمی دهند که دیگران را در فیدهای توییتر خود عصبانی می کنند. بنابراین، یک مثال از آن، دلیل اینکه چرا این همه تبلیغات تبلیغاتی را می‌بینید، دلیل اینکه می‌بینید مردم پیشنهاداتی را که دریافت می‌کنند فهرست می‌کنند، دلیل اینکه چرا می‌بینید مردم دائماً توییت‌های مجدد می‌زنند و دلیل اینکه چرا می‌بینید، است. مردم کارهای دیگر همه را دلال می‌کنند و کلکسیونرها را برچسب می‌زنند و کلکسیونرها را می‌مکند. آیا این همان چیزی است که افرادی که فروش زیادی داشته اند می گویند انجام دهند. و این همان چیزی است که کلکسیونرها، از آنچه من درک می کنم، می گویند: "این چیزی است که ما به دنبال آن هستیم." آیا ما قیمت ها را لیست می کنیم ... من همیشه دوست دارم این را به اگر کار مشتری بود مرتبط کنم. اگر شغلی پیدا کردیم و هنرمندان شگفت‌انگیزی پیدا کردیم، آریل کاستا، یا مواردی از این قبیل، در اینجا چند کار برای مایکروسافت انجام دادم. اتفاقا من از این مکنده ها 100000 دلار درآمد داشتم. شما این کار را نمی کنید. این در مورد هنر است، آنها هنر را نشان می دهند. و ای کاش بیشتر در مورد هنر بود و کمتر در مورد پول، بهای مربوط به آن. چون فکر می‌کنم تعداد زیادی وجود دارد، و فکر می‌کنم ما کمی از این را می‌بینیم، جایی که مردم کارشان را هدر می‌دهند و ممکن است یک قطعه قدیمی باشد. اما آنها همچنین روایتی را می گویند که مانند، وای، من نمی دانستم که این شخص این را دردوران بسیار سختی در زندگی آنهاست، و آنها فقط ایستادگی می کنند و چیزهای جدیدی یاد می گیرند. و این چیزی است که آنها را در دوران سختی از زندگی خود گذرانده است.

خیلی جالب است که درباره یکی از دوستانمان یاد بگیریم. من فکر می کنم برخی از آن ها کاملا ساخته شده است. مثلاً اینجا کره است، و این نمایانگر من، دوگانگی انسان، و بلا، بل، بلا است. اما من همیشه دوست دارم ... دوست دارم، اگر این کار مشتری بود، آیا این کار را انجام می دادید؟ آیا می‌خواهید چیزی مانند این را در اینستاگرام پست کنید، در اینجا چند کار من انجام شده است. و اگر بلافاصله مشتری چند ساعت بعد به شما ایمیل نمی‌زد، آیا شما فقط در کنار خود می‌مانید و می‌گویید: "چرا مشتری به من ضربه نمی‌زند؟ من این کار را پست کردم، فکر می‌کنم عالی به نظر می‌رسد، بلی، بلا، بلا." بنابراین من فقط فکر می کنم که این ... اگر شما آن را به این که این صنعت قبلا چگونه بود، ربط دهید، فقط مضحک است. توییتی را پست کنید و گفت: "به عشق خدا، آیا کسی مرا استخدام می کند؟"

جوی کورنمن:

من مطمئن هستم که وجود دارد. و رایان، من می‌خواهم نظر شما را در مورد این موضوع جلب کنم، رایان، زیرا این یکی از چیزهایی است که واقعاً برای من غریبه است. من از زمانی که همه اینها شروع شد، کمی در مورد دنیای هنرهای زیبای سنتی و چگونگی ارتباط آن با آن یاد گرفتم. و یکی از چیزهایی که من متوجه شدم و نمی‌دانستم چرا این اتفاق می‌افتد، اما اکنون متوجه شدم، دقیقاً همان چیزی است که EJ گفت. مشتری شما تبدیل به این کلکسیونرها می شود. و آنها پیکسارها را نمی خرند، بلکه داستان را می خرند. لاف زدن استحقوق اساسا و بنابراین شما باید این شخصیت را برای آنها بپوشید تا واقعاً موفق باشید. و من هنرمندانی را دیده‌ام که ناگهان طوری صحبت می‌کنند که انگار دیمین هرست هستند، یا چیزی دیگر،

رایان سامرز:

خب، آنها طوری صحبت می‌کنند که همه معمولاً وقتی مدیران خلاق صحبت می کنند، مانند شخصیتی که باید در نیمه راه قرار دهید، صحبت می کنند، مسخره می کنند، اما این فقط برای لحظه است. یا مثل «آه، باید این همه فانتزی نویسی کنی، باید فصیح باشی». حالا به طور ناگهانی، مثل این است که ما به معنای واقعی کلمه می بینیم که افراد نام خود را تغییر می دهند تا این شخصیت جدید را به تصویر بکشند. این یک راه منحصر به فرد برای نزدیک شدن به چیزی است که هرگز به خوبی انجام نمی دادیم.

جوی کورنمن:

از یک طرف، من فکر می‌کنم که ارزش واقعی وجود دارد، چه کسی که گوش می‌دهد ارزش خرید شبکه‌ای از 5000 تصویر به قیمت 69 میلیون دلار را داشته باشد، کسی ارزش آن را پیدا کرده است. . و 25000 دلار برای یک GIF حلقه ای با مقداری صدا خرج کنید. افرادی هستند که می خواهند آن را بخرند، و به نوعی ارزش واقعی را از این که بتوانند به صورت عمومی، مجموعه خود و همه اینها را به نمایش بگذارند، به دست می آورند. و این باحال است. و اگر بتوانید خودتان را به هنرمندی تبدیل کنید که آنها می‌خواهند از او آثار هنری بخرند و یک میلیون دلار درآمد داشته باشند، عالی است. و واقعاً برای شما خوب است. من نمی توانم آن را انجام دهم. و من بیپل را تماشا کرده‌ام، و برخی از دوستانم این کار را انجام می‌دهند و من می‌گویم: «این شگفت‌انگیز است.این باورنکردنی است." موضوعی که من می بینم در راه است، هنرمندانی است که سعی می کنند این کار را انجام دهند.

رایان سامرز:

آره. دقیقاً.

جوی کورنمن:

و اکثر کسانی که تلاش می کنند، تا آخر عمر با انجام این کار امرار معاش نمی کنند. فقط، فکر نمی کنم پول باقی بماند.

رایان سامرز:

نه

جوی کورنمن:

و بعد چی؟

رایان سامرز:

آره. فکر می کنم من اینجا هستم. فیلم از طریق GIF خارج می شود فروشگاه در واقع واقعاً برجسته است-

جوی کورنمن:

عالی است.

رایان سامرز:

... فیلمی که اکنون باید برای هرکسی که دوست دارد تماشا کند فقط از حاشیه بیرون می آیند، آنها آن را نمی فهمند. زیرا به شما نگاهی به... ما همیشه می گوییم که باید خودمان را هنرمندانی بدانیم تا مانند افرادی که چیزهایی درست می کنند. همه ما ناراحت شدیم و می گوییم: "نه، ما باید مانند هنرمندان فکر کنیم." و واقعاً چند راه وجود دارد که می توانید این کار را شروع کنید. شما می توانید هنرمندی باشید که روند خود را توضیح می دهد و محصولات را می فروشید. بگذارید دیگران این کار را انجام دهند. شما می توانید هنرمندی باشید که سعی می کند با ساخت انیمیشن های کوتاه داستانی تعریف کند یا یک کتاب کمیک بسازد یا یک پادکست انجام دهد و طرفداران ایجاد کنید. یا، چیزی که ما واقعاً وارد آن می‌شویم این است که شما وارد مجتمع صنعتی هنری می‌شوید.

هنر صنعتی است که با پول گره خورده است، که به همه چیزهای دیگر گره خورده است. و ما یک نسخه حتی پیچیده تر از آن داریمزیرا به این ارز نیز گره خورده است که فوق‌العاده نوسان است و کاملاً درک نشده و واقعاً هیچ جا تحریم نشده است و در جاهای مختلف یکسان است. ما حتی به این واقعیت اشاره نمی کنیم که کل این جنون NFT برای بخش بزرگی از جهان کاملاً غیرقابل دسترسی است، زیرا آنها حتی نمی توانند وارد بازی شوند و به ارز برسند و حتی قادر به انجام آن باشند. بنابراین، این یک بحث کاملاً دیگر است که فقط به خاطر همین یک زمین بازی برابر ایجاد نمی کند. اما اگر شروع به صحبت در مورد صنعت هنری یا مجتمع صنعتی هنری کردید، به گرافیتی فکر کنید و به بنکسی فکر کنید. یک نفر فکر کرد که ارزش بنکسی بسیار بالاست، زیرا ما نمی‌دانستیم کیست، ما داستان را نمی‌دانستیم. و آیا یک بنکسی واقعی است یا یک بنکسی واقعی نیست؟ او اهل کجاست؟

و کسی در جایی آن را بالا برد. سخت نیست که بگوییم بیپل، هر کسی که این کار را انجام می دهد، هر کسی که این ارزش را می داند و سعی می کند چیزهایی را به حراج بگذارد، این چیز بعدی با بیپل نیست. این که حتی در سمت صنعت هنر هم هجوم طلایی وجود دارد که بگوییم "خوب، خب، بیپل اینجاست، بیپل دیگر کیست؟" یک بنکسی وجود دارد، دو یا سه نفر دیگر مانند آن هستند، آیا آنها هنرمندان واقعی هستند یا کسانی هستند که دنبال آن می روند و آن را تولید می کنند تا آن گرما را بگیرند؟ زیرا اگر بتوانید آن را ایجاد کنید، اکنون ناگهان، هرکسی که گرافیتی می‌کند می‌تواند یکدوام خواهد آورد؟

جوی کورنمن:

سلام دوست. این به نوعی یک قسمت پاداش از پادکست School of Motion است. صادقانه بگویم، ما احساس می کنیم در حال حاضر این موضوع مهمی است که باید مطرح شود. و این موضوع، البته ما می دانیم، احتمالاً از شنیدن آن، NFT ها خسته شده اید. توکن های غیر قابل تعویض بنابراین موضوع اینجاست، در School of Motion، ما همه اینها را با شگفتی، شوک و علاقه مشاهده می کنیم که همه افراد دیگر در این صنعت هستند. ما در تماس دائمی با هنرمندان، استودیوها، تولیدکنندگان و سایر اهالی صنعت از سراسر جهان هستیم. و ما شاهد مواردی هستیم که کمی نگران کننده هستند. بنابراین در این قسمت، EJ، Ryan و من یک گفتگوی کاملاً صادقانه در مورد برخی از چیزهایی که ما فکر می‌کنیم در مورد NFTها شگفت‌انگیز هستند، و آنچه در آینده ممکن است برای آنها رقم بخورد، و همچنین، برخی از چیزهایی که چندان شگفت‌انگیز نیستند، داشتیم. هدف این است که به سادگی این افکار را به بیرون منتقل کنیم و شاید بتوان گفت وگویی را در مورد برخی چیزهای مرتبط با NFT ها آغاز کرد، که به نظر می رسید در تمام هیجانات ناشی از شهرت و ثروت جدید گم شده است.

چه شما یکی از هنرمندانی باشید که با فروش NFTها درآمد بسیار خوبی به دست آورده اند، یا قصد فروش آن ها را دارید، یا اگر فقط کنجکاو هستید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. احتمالاً در این قسمت چیزی یاد خواهم گرفت، که احتمالاً باید بیایدمیلیونر دقیقاً همان طراحی حرکتی است. در اینجا این حوزه نهفته از گروه هنرمندان واقعا با استعداد، واقعا پرشور، و اعتماد به نفس در کمین است، که فقط می‌خواهند از آنها استفاده کنند، آماده باشند، رویا را بفروشند و سپس از هرکسی که به دنبال رویا هستند، پول در بیاورند.

چه در واقع این اتفاق برای همه می افتد یا نه، قطعاً مقدار معینی لایک وجود دارد، یک رویا را بفروشید و سپس تمام پلتفرم ها یا کارگزاری ها یا صرافی ها را پیدا کنید تا به مردم اجازه دهید بیشتر ایجاد کنند، حجم بیشتری بفروشند، مبادلات بیشتری تا آن زمان آن را بزرگتر و بزرگتر کنید. و سپس به کجا می رود، چه کسی می داند؟ تثبیت میشه؟ و اکنون فقط این پلتفرم پایدار ساخته شده بر روی رخداد است که مردم آن را درک می کنند، یا فقط پوف می کند و برای چیزهای بعدی و بعدی ناپدید می شود؟ و سپس همه در حال نگه داشتن کیف هستند.

نمی‌دانم، اما فکر می‌کنم مهم است که فقط نگاه کنید، اگر می‌خواهید خود را یک هنرمند بدانید، ببینید چه افراد دیگری در صنایع دیگر که رونق مشابهی داشته‌اند، و سپس تصادف، گذشتند. و حداقل سعی کنید از آن درس بگیرید. درس های مالی را بیاموزید، یاد بگیرید که چگونه از نظر عاطفی از خود محافظت کنید، مشکلاتی را که آنها پشت سر گذاشتند را درک کنید زیرا دقیقاً همان چیزی است که همه ما با آن سر و کار داریم. جوامعی از هنرمندان در داخل گرافیتی وجود داشتند که در حالی که همگی آنها را تعقیب می کردند، همگی به سمت یکدیگر چرخیدند.هر صنعتی که پول وارد شود، جامعه ای مبتنی بر هنر است، درس هایی برای آموختن وجود دارد. این قبلا اتفاق افتاده است.

جوی کورنمن:

بله. و مانند ست گودین، گری وی و کریستو، در واقع یک ویدیوی واقعا عالی در مورد همه اینها منتشر کردند و نظر خود را ارائه کردند. و فکر می‌کنم اساساً با او همسو هستم، و در برنامه به آن لینک می‌کنیم تا همه بتوانند آن را تماشا کنند و از زبان او بشنوند، اما اساساً آنچه او گفت این بود، اگر می‌توانید... زمان منحصر به فردی است، این یک حباب است. نمی‌دانم او از این اصطلاح استفاده کرده است یا نه، اما گری وی و بیپل نیز این را حباب نامیده‌اند. و حباب این است که تقاضا برای این چیزها، این NFTها، آجیل است. من فکر می‌کنم با یک عجله طلا پیش می‌رود. این به این دلیل نیست که همه ناگهان متوجه شوند که واقعاً می‌خواهند صاحب هنر دیجیتال شوند. و وقتی این اتفاق بیفتد، کسی می‌ماند که چیزی را در دست بگیرد که دیگر ارزشی ندارد. و این به نظر خیلی بد خواهد بود.

رایان سامرز:

و سابقه ای در زمینه ارزهای دیجیتال وجود دارد که لزوماً مرتبط با NFTها یا هنر نیست، اما ارزهای دیجیتال دارای نقاط مثبت و فرصت های بزرگ هستند، اما وجود دارد. در گذشته، ارزهای رمزپایه ای بوده اند که اساساً فرو رفته یا ناپدید شده اند. و مردم به معنای واقعی کلمه رها شده‌اند که سرمایه‌گذاری‌هایی را در اختیار داشته باشند که نمی‌دانند چگونه با آن کاری انجام دهند، چگونه به آن دسترسی پیدا می‌کنید، به فیات تبدیل می‌کنید، و هر کاری را با آن انجام می‌دهید. نه این کهقرار است اینجا اتفاق بیفتد، اما شما در دنیایی زندگی می کنید که در حال حاضر همه چیز ناشناخته است، و همه چیز به سرعت در حال تغییر است. ما می‌توانیم این موضوع را کنار بگذاریم و دو روز بعد، نیمی از آنچه در مورد آن صحبت کردیم می‌تواند باطل شود، زیرا اتفاق جدیدی رخ می‌دهد.

جوی کورنمن:

بله. بنابراین EJ، من حدس می‌زنم که انتقادات رایج زیادی در این مورد وجود دارد که به‌خصوص در توییتر منتشر می‌شود. و چرا ما در مورد محیط زیست صحبت نمی کنیم، زیرا من فکر می کنم احتمالاً این همان جایی است که مردم بیشترین سروصدا را در مورد این موضوع ایجاد کرده اند. مقالاتی در هر دو طرف نوشته شده است. من کنجکاو هستم که در مورد پایان آن چه چیزی یاد گرفته اید.

کلاه و شلوار EJ:

اوه بله. مقالات دوئل رسانه ای از افرادی که قبلاً هرگز نشنیده بودیم، دستور کار دارند.

جوی کورنمن:

دقیقا. آره.

کلاه و شلوار EJ:

بنابراین، من نمی دانم. من طرف هستم، مطمئنم که تاثیری دارد. ویدیویی منتشر شد که اساساً، من فکر می‌کنم عددی که آنها به NFT‌های واقعی وصل می‌کنند، اما تأثیر زیست‌محیطی ارزهای رمزنگاری شده مانند 0.02 از کل انتشارات یا چیزی شبیه به آن است. و سپس NFT ها 0.006 هستند. و من نمی‌دانم آنها چگونه این اعداد یا هر چیز دیگری را به دست می‌آورند، اما آن‌ها را به‌گونه‌ای اندازه‌گیری می‌کنند که انگار، این واقعاً کوچک است. و من فکر می کنم مشکل همه اینها شفافیت است. ما به طور دقیق نمی دانیم که چقدر انتشار گازهای گلخانه ای به آمازون متصل است، چگونهانتشارات زیادی به Dropbox متصل است. ظاهرا دراپ باکس برای محیط زیست وحشتناک است، اما مردم به خاطر استفاده از دراپ باکس از افراد نام برده و شرمنده نمی شوند.

بنابراین من فکر می کنم مردم فقط به موضوع NFT حمله می کنند. و بله، از الکتریسیته استفاده می‌کند، اما رندر هم همینطور، و ما همیشه این کار را انجام می‌دهیم. ممکن است کسی را شرمنده کنید زیرا روی یک پروژه شخصی کار کرده است که سه هفته طول کشید تا رندر شود، و این انرژی زیادی برای چیزی است که حتی از آن پول هم نمی‌آورد، فقط چیزی را در اینستاگرام پست می‌کند. و-

رایان سامرز:

آیا لیگ عدالت جدید را تماشا کردید؟ چون من تعجب می‌کنم که 7 میلیون دلار چقدر هزینه دارد [crosstalk 00:42:00].

EJ کلاه و شلوار:

بله. هزینه آن چقدر شد؟ آیا قرار است Pixar را تحریم کنیم زیرا فکر می کنید از قدرت رندر زیادی استفاده می کنید؟ دست و پنجه نرم کن، گاوچران. زیرا آنها کامپیوترهای زیادی در Pixar در آنجا دارند و در حال رندر کردن چیزهای فشرده زیادی هستند. و حتی انرژی متصل به چیزهایی مانند، بسیار خوب، اگر شما در حال رندر هستید و در منطقه ای زندگی می کنید که همه آن کارخانه های زغال سنگ و آشغال است، خیلی بدتر است. استفاده از برق در هر ظرفیتی که از برق استفاده می کنید، بد است. شما همچنین می توانید در ایالت واشنگتن زندگی کنید و همه آن برق آبی و بسیار تمیز است. من می دانم که آنجا یک مزرعه رندر وجود دارد، یک گاوآهن پیکسار. و برخی از پایین ترین نرخ های رندر را دارند زیرا برق آنها استخیلی ارزان و خیلی تمیز بنابراین همه چیز از این نظر یکسان نیست.

اما، فقط سایت‌های مختلفی در حال ظهور هستند که از ارزهای رمزپایه پاکی استفاده می‌کنند. و سوال من از شما حدس می‌زنم، هم شما جوی و هم رایان این است که اگر همه همین فردا، همه یک سوئیچ را باز کنند، همه فقط NFT‌های تمیز را بفروشند، آیا همه خوب خواهند بود؟ یا مردم هنوز هم مشکل دارند؟ فکر می‌کنم شرط می‌بندم که هنوز هم همه مشکل دارند. و من فکر می کنم بسیاری از مردم، آنها مقاله متوسط ​​را می بینند، قبلاً از آن متنفرند، آنها آن را درک نمی کنند. من آن را دیده‌ام، زیرا مقاله‌ای درباره مدرسه حرکت نوشتم و مردم قبلاً از آن متنفر بودند و تأثیرات زیست‌محیطی آن را نمی‌دانستند.

این فقط چیز دیگری است که آنها می توانند روی آن انباشته کنند. و من فکر می‌کنم اگر به موضوع واقعی برسیم، آن موقع است که فکر می‌کنم در واقع پیشرفت خواهیم کرد و در مورد آن گفتگو خواهیم کرد. اما من نمی‌بینم که هیچ مکالمه‌ای شنیده می‌شود، من کسی را نمی‌بینم... این فقط نام بردن و شرمساری است، و اگر قرار باشد این روشی باشد که شما به مسائل برخورد می‌کنید، فقط صحبتی نخواهید داشت.

رایان سامرز:

احساس می‌کنم این موضوع به هسته اصلی هر رشته هنری خلاقانه یا جامعه‌ای که در آن تعداد کمی از افراد موفق می‌شوند، می‌رسد، اما سریع است و درک دلیل آن سخت است. آنها جایزه گرفتند یا بلیت را بردند. مسئله ابدی فروختن وجود دارد، در همه جا اتفاق می افتد، ما آن را دوباره می بینیم وواضح است که موسیقی، آن را در فیلم می بینید. یک نفر یک فیلم مستقل می‌سازد و استخدام می‌شوند تا از آن شگفت‌انگیز بسازند، فروش رفت. شما آن را در بازی‌های ویدیویی می‌بینید، بازی ویدیویی مستقل شخصی خود را می‌سازید، و سپس آن را به مایکروسافت می‌فروشید، و سالیانه ۴ میلیون دلار به فروش می‌رسد.

من فکر می‌کنم تا حدی، همانطور که شما گفتید، هنگامی که از تأثیرات زیست‌محیطی عبور کردید، اگر یک تلنگر تغییر کند یا هر اتفاق دیگری بیفتد، اینطور است. اتریوم دیگر ارز هدر رفتن نیست و یک ارز تمیز وجود دارد که همه به هر دلیلی به آن می پرند. چند نفر برای مخالفت با آن دلیل جدیدی پیدا می کنند که قبلاً نمانده بودند؟ آیا به این دلیل است که آنها هرگز قرار نبود در هر حال شرکت کنند؟ آیا به این دلیل است که آنها فکر می کنند این اشتباه است که سعی کنید هنر خود را به صدها هزار دلار یا میلیون ها دلار بفروشید؟ این یک مکالمه بارگذاری شده است.

من فکر می‌کنم استدلال زیست‌محیطی یک خروج آسان، یک خروج مشروع، مانند یک خروج مشروع ارائه می‌دهد. من تا زمانی که یک گزینه تمیز نداشته باشم NFT انجام نمی دهم. من فقط این تصمیم شخصی را گرفته ام. من خیلی دوست دارم، فکر می کنم بسیار سرگرم کننده خواهد بود که سعی کنید هنر خود را بیان کنید و راهی برای انجام آن بیابید و دیگران را با مثال تشویق کنید که همین کار را انجام دهند. اما برای من شخصاً، اما اگر آن تلنگر تغییر کند و راه مناسبی وجود داشته باشد، آن را انجام خواهم داد. اما آیا دیگران چیز جدیدی پیدا می‌کنند، فکر می‌کنم شما این را گفتید، چه می‌شود اگر دیگران چیز دیگری را پیدا کننددر برابر آن بدون درک طیف کامل آن؟

EJ کلاه و شلوار:

من در آن هستم، و از آن پول درآورده ام، اما مانند خودم، خودم هستم -آگاه از جایی که می‌دانم احتمالاً خیلی‌ها را آزار می‌دهم، هر بار که لایک می‌کنم، این دراپ جدید من است، بلا، بلا، بلا. بنابراین، من چیزهایی را می بینم که من را آزار می دهد و ربطی به هزینه های زیست محیطی ندارد، و بنابراین متوجه این موضوع شدم.

رایان سامرز:

اما ای جی، اجازه دهید من با این حال از شما یک سوال بپرسم، اگر همان کار را انجام می‌دادید، همان مقدار از هر چیزی که می‌خواهید نامش را بگذارید، هرزنامه، شیلینگ، تبلیغ، هر اصطلاحی، بازاریابی، شلوغی در آن طرف. اما اگر-

کلاه و شلوار EJ:

ما سعی می کنیم آن را بازاریابی کنیم و آموزش های کوچکی انجام دهیم. پس این چرخش کوچک من است.

رایان سامرز:

آره. در حالی که این کار را انجام می دهید، پس می دهید. اما اگر این کار را برای یک کیک استارتر یا پاترئون انجام می‌دهید، یا کاری را انجام می‌دهید که در آن از شخصیت‌های خود استفاده می‌کنید و محصولی را خلق می‌کنید، آیا فکر می‌کنید همان ضربه را دریافت خواهید کرد؟ آیا فکر می کنید، در صنعت طراحی حرکت، به همان میزان دلهره و همان تعداد افرادی که عقب رانده می شوند و می گویند، "چطور جرات داری؟" یا "شما اکنون در لیست لغو هستید؟" چه چیزی در مورد NFT ها وجود دارد که باعث ایجاد این حجم عظیم پس بک یا پس زدن با صدای بلند می شود؟ من نمی دانم که آیا این واکنش بزرگ اما با صدای بلند از سوی برخی افراد است یا خیر.

EJ Hats وشلوار:

فکر کنم به خاطر... میدونم یکی از چیزایی که آزارم میده اینه که رفیق، برای تو عالیه، اما نیازی نیست بدونم که تو فقط یه مقدار دیوونه آمیزی کردی پول در آن و من قبلاً احساس FOMO می کردم، و از قبل داشتم لایکم را زیر سوال می بردم، حدس می زنم آیا باید یک رندر جمجمه بسازم؟ چون حدس می‌زنم این چیزی است که این کلکسیونرها می‌خواهند. و مثل این است که شما واقعاً شروع به سؤال کردن می کنید "اوه، من اکنون ارزشمند نیستم زیرا من کار عجیبی مانند آن شخص انجام نمی دهم."

و بنابراین می توانید احساس افسردگی کنید، می توانید احساس عصبانیت کنید. ، از تمام احساسات عبور کنید. اما من احساس می‌کنم که این را کمی بیشتر با برخی افراد شروع کرده‌ام، جایی که، همانطور که قبلاً گفتم، می‌خواهم بیشتر در مورد هنر شما بشنوم و نه قیمتی که به آن وابسته است. فکر می‌کنم اگر همیشه در مورد هنر بود و روی آن تمرکز می‌کرد، تکنیک‌ها، و استفاده از نرم‌افزار یا هر چیز دیگری، فکر می‌کنم مشکل کمتری وجود داشت. اما من فکر می‌کنم چون گروه خاصی از مردم آنجا هستند، تنها کاری که انجام می‌دهند این است که ویدیوی خود را پست می‌کنند و تمام آن چیزی که در این مورد موجود است، ذخیره این است، هی جمع‌آور، تگ کردن مجموعه‌داران. و این هیچ ارزشی برای جامعه ما ندارد زیرا ما آن را نمی خریم. آنها آن را برای ما بازاریابی نمی کنند. برای ما ارزشی ندارد.

اما اگر چیزی شبیه به این است، هی، این در این سایت ذکر شده است، حتی قیمت آن ذکر نشده است، اما من به شما می گویم که چگونه کار می کنم. .. در اینجا برخی از پشت صحنه ها،در اینجا چیزی است که من از طریق این فرآیند متوجه شدم، در اینجا برخی از تأثیرات وجود دارد. فقط کمی از داستان را به ما نشان می دهد. چون فکر می کنم کمی یاد گرفتن کار جالبی است. من درباره برخی از افرادی که در صنعت به آنها نگاه کردم چیزهای زیادی یاد گرفته ام، برخی منفی، برخی مثبت، مانند: "خب، من این را در مورد شما نمی دانستم، نمی دانستم که شما یک پس زمینه در پارچه ها، یا چیزی شبیه به آن. و این واقعاً جالب است که روی کار شما تأثیر می گذارد. بنابراین من عاشق شنیدن داستان‌ها هستم، زیرا بسیاری از ما فقط... شما با بسیاری از این هنرمندان خارج از آنچه که ما می‌بینیم در اینستاگرام پست می‌کنند، نمی‌شناسید. شما داستان را نمی دانید، داستان آنها را. و من فکر می کنم که جالب است. و من فکر می کنم اگر همه چیز بیشتر در مورد هنر و کمتر در مورد قیمت و برچسب گذاری کلکسیونرها و شیلینگ حفظ شود، فکر می کنم مردم مشکل کمتری داشتند.

جوی کورنمن:

رایان، یک سوال از شما دارم. فکر می کنم به دلیل سابقه شما، بتوانید به این پاسخ دهید. و این ممکن است کمی تئوری توطئه نیز باشد. این یک کلاه فویل کوچک است، اما من مقالاتی را خوانده ام که این را پیشنهاد می کنند و در واقع برای من منطقی است. در حال حاضر پول زیادی برای این کار صرف می شود. این دیوانه کننده است. و واقعاً باید تعجب کنید که چرا این کلکسیونرها این کار را می کنند؟ و من می دانم که در دنیای واقعی، در دنیای هنرهای زیبا، مجموعه داران این کار را در واقع به عنوان یک سرمایه گذاری انجام می دهند. شما یک تابلو می خرید، شماحتی آن را به هیچ جا آویزان نکنید، آن را مانند-

رایان سامرز:

شما یک انبار دارید.

جوی کورنمن:

انبار تحت کنترل آب و هوا یا چیزی مشابه.

رایان سامرز:

دقیقا.

جوی کورنمن:

مثل اصل است، پایان اصل. اما اگر تابلویی را به دلار بخرید و آن نقاشی کمی بیشتر ارزش داشته باشد و آن را بفروشید. خیلی خوب، پول درآوردی با هنر کریپتو، این پویایی متفاوت وجود دارد، شما آن را در اتریوم می‌خرید، و سپس اگر تقاضای زیادی وجود داشته باشد و افراد بیشتری بخواهند خرید کنند، قیمت اتریوم بالا می‌رود. و بنابراین شما می توانید در هر دو راه برنده شوید. می‌توانید یک NFT بخرید که ممکن است ارزشمند باشد، اما حتی اگر اینطور نباشد، اگر شما صاحب اتریوم زیادی هستید و این هیاهو در اطراف آن ایجاد کرده‌اید، قیمت اتریوم بالا می‌رود، که این یک پویایی متفاوت است که اینطور نیست. وجود دارد، درست است؟

رایان سامرز:

آره. به همین دلیل است که من مدام می گویم، وقتی درگیر این کلمات زیبا و پر احساس از مجموعه داران و پلتفرم ها هستیم، چیزهایی که احساس امنیت می کنند، چیزهایی که احساس تازگی دارند، چیزهایی که احساس تمیزی می کنند، اما واقعا اگر هر بار که گفتیم، کلکسیونر را جایگزین کنید. در این، با سرمایه‌گذار، و هر بار که گفتیم پلتفرم با کارگزاری، مانند یک کارگزاری، یک کارگزاری سهام، یک کارگزاری معاملاتی اختیار معامله، پس واقعاً احساس می‌کنید که واقعاً می‌توانید شروع کنید احساس کنید که اتریوم چیزی است که در اینجا مطرح است، اثر هنری فقط یک ظرف برای آن است. و منبا هشدار ماشه پس بیایید بلافاصله پس از شنیدن یکی از فارغ‌التحصیلان شگفت‌انگیز دانشکده حرکت خود درباره NFT صحبت کنیم.

الکس هیل:

آموزش‌هایی که من از School of Motion دریافت کرده‌ام، انیمیشن من را به بعدی رسانده است. مرحله. School of Motion یکی از بهترین سرمایه گذاری هایی است که تا به حال در حرفه ام انجام داده ام. دوره ها به راحتی قابل پیگیری هستند و سرشار از دانش هستند که می تواند به افراد در هر سطحی کمک کند تا مهارت های خود را بهبود بخشند. تمام بازخوردهایی که از مربیم دریافت کردم، واقعاً هفته به هفته به من کمک کرد، و در پایان، از این که چقدر در چند هفته آموخته بودم شگفت زده شدم. آن را ادامه دهید مدرسه حرکت. نام من الکس است و من یک فارغ التحصیل مدرسه حرکت هستم.

جوی کورنمن:

بسیار خوب، پسران. بیایید فقط با دراز کشیدن شروع کنیم، حدس می‌زنم برای همه، جایی که سر ما در حال حاضر کجاست. و من فکر می کنم جالب باشد زیرا همه ما دیدگاه های متفاوتی در این مورد داریم و به طرق مختلف با آن در تعامل هستیم. پس من اول میرم به طور کلی، احساس من در مورد آنچه که با NFT ها در طراحی متحرک می گذرد این است که چیزهای بسیار شگفت انگیزی وجود دارد که این موضوع به میز آورده است و ما به آنها خواهیم پرداخت. من قطعاً فکر می کنم چیزهای واقعاً بدی نیز وجود دارد. و ممکن است چیزهای بدی که برای مردم آشکار است نباشد. واضح است که صحبت های زیادی در مورد این موضوع وجود دارد که آیا این به محیط زیست آسیب می زند؟ به نظر می رسد این رایج ترین چیز منفی است که در مورد آن می شنوم.

من فکر می کنم چیزهایی وجود داردفکر کنید به همین دلیل است که در ابتدا، شک اولیه ای که همیشه می شنیدیم این بود، خوب، نوعی آسیب زیست محیطی وجود دارد، ما عدد واقعی را نمی دانیم، اما آیا این پولشویی است؟ نه حتی طرح پونزی یا مانند طرح هرمی، اما آیا این راهی است که فقط پول خود را در جایی تحت پوشش یک کلکسیونر بچسبانید، و این هنر است، و رد مالیات های مختلف و راه های متفاوت وجود دارد. و فقط قرار است آنجا بنشیند، به این امید که به یک مکان خاص برسد؟ و سپس-

جوی کورنمن:

این بیشتر شبیه پمپ و تخلیه است تا پونزی.

رایان سامرز:

اما افرادی که عاشق کریپتو هستند این کار را انجام خواهند داد. با من عصبانی شوید زیرا چیزهای بسیار خوبی در مورد NFTها و به طور کلی فقط ارزهای دیجیتال وجود دارد. اما شما نمی توانید با این واقعیت مبارزه کنید که در برخی مواقع جنبه شیطانی تاریکی وجود داشته است. و من در تک تک زوایا متخصص نیستم، اما زمان زیادی طول نمی کشد که شروع به تحقیق در مورد ارزهای رمزپایه و ICOS و همه این موارد دیگر کنم تا ببینیم چیز دیگری در کار است. و اکنون ما به دلیل بار عاطفی گرفتار آن شده ایم، "شما به عنوان یک هنرمند ارزشی دارید، قبلاً چنین ارزشی نداشتید. آیا نمی خواهید هنرمند باشید؟ گفتید که هنرمند هستید، اما آیا واقعاً دارید؟ احساس می‌کنی یکی هستی؟ حالا می‌توانی یکی باشی. و این دسته از افراد ناشناس با پول زیادی وجود دارد که می‌خواهند کارهای شما را جمع‌آوری کنند." این افراد قبلاً کجا بودند که فقط می توانستند با ما تماس بگیرند و کار را سفارش دهند وبه معنای واقعی کلمه یک نوع خاص روی دیواری از مردم بود.

چرا لازم است که مردم [neo اما 00:52:13] بسیاری از آنها را برای 13 سال انجام دهند و آنها را روی یک مونتاژ کوچک برای آن قرار دهند. به ارزش 69 میلیون دلار بنابراین، من فکر می کنم تعداد زیادی سوراخ خرگوش توطئه ای برای پایین رفتن وجود دارد. چگونه به نظر می رسید که کلاب هاوس در همان زمان که ما نیاز به داشتن موتوری داشتیم تا همه این علاقه را برانگیختیم، با افراد دیگری که افراد فناوری با بودجه VC هستند، همان کسانی هستند که ظاهراً به طور ناگهانی به هنر علاقه مند هستند. یک دفعه ای. اما فقط هنر دیجیتالی که فقط در NFT یا اتریوم منتقل می شود.

جوی کورنمن:

در بلاک چین.

رایان سامرز:

بله.

کلاه و شلوار EJ:

و این افراد می توانند ناشناس باشند.

رایان سامرز:

آنها تنها کسانی هستند که واقعاً... شما می توانید ناشناس باشید، حدس می زنم به عنوان یک هنرمند نیز، اما به نظر نمی رسد که چیزهای زیادی داشته باشد. اگر می‌خواهید خودتان را تبلیغ کنید و چیزهایی پیدا کنید، سود می‌برید. اما شفافیت واقعاً به شدت در سمت هنرمند است. ما بار روانی شفافیت را به دوش می‌کشیم، اما جمع‌آوران یا سرمایه‌گذاران ظاهراً، خود پلتفرم‌ها، لازم نیست کاملاً شفاف باشند. و اگر واقعاً شروع به وارد شدن به شرایط خدمات آنها کنید، من هم در این مورد متخصص نیستم، اما فناوری که در پشت این پلتفرم ها سوار است، شروع به وارد شدن به مسیر لغزنده از نظر می کند، شما چیست؟وقتی NFT می‌خرید واقعاً می‌خرید؟ آیا NFT می‌خرید؟ توکن میخری؟ آیا پیکسار را می‌خرید؟ اگر یکی از پلتفرم ها ناپدید شود و شخصی URL را برای OpenSea یا چیزی بخرد. آنها ورشکست می شوند زیرا شخصی IP ساخته است، وکلای دیزنی از آنها شکایت کردند و مجبور شدند تعطیل شوند یا هر اتفاقی بیفتد. چه اتفاقی برای همه این‌ها می‌افتد؟

مشاهده‌های زیادی در مورد پایداری پلتفرم‌ها، توانایی حفظ تصاویر و مالکیت فراتر از طول عمر آن یک شرکت و همه این موارد وجود دارد. همه چیز به یکباره اتفاق می افتد. همه چیز مثل این است، به همین دلیل است که در حال حاضر بسیار دیوانه است. و فکر می‌کنم به همین دلیل است که همه احساس می‌کنند، "من باید وارد شوم، قبل از اینکه از بین برود باید وارد شوم." چون فکر می کنم همه می دانیم که لحظه ای است. ما میلیون‌ها دلار برای کارمان دستمزد نگرفته‌ایم، یکدفعه، این بلیپ است، تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟ راه های مختلفی وجود دارد که می تواند از بین برود. کلکسیونرها می توانند از بین بروند، پلتفرم ها ممکن است از بین بروند، اتریوم ممکن است تبخیر شود. راه های مختلفی وجود دارد، ممکن است به دلیل محدودیت های IP خاموش شود. پس مثل این است که می‌دانم چرا مردم می‌خواهند وارد شوند. جوی، آیا تمایلی به ایجاد یک NFT دارید؟

جوی کورنمن:

نه. من در شرایط متفاوتی هستم. اینطور که به آن نگاه می کنم، من یک انسان و یک کارآفرین هستم و کاملاً میل به خرید بلیط بخت آزمایی دارم و سعی می کنم پول زیادی به دست بیاورم. وکارهایی که من در رمز عبور خود انجام داده ام و شبیه به مدتی بود که وارد معاملات روزانه شدم، زیرا فکر کردم، "اوه، این عالی است. من کسی را می شناختم که روز معامله می کرد و واقعاً خوب عمل می کرد." و من احساس کردم: "اوه خدای من، نگاه کن." و آنها به من گفتند که آسان است. خوب، نه، این سوگیری بقا است. آنها خوش شانس بودند، کاری که کردند. آنها در زمان مناسب یا چیزی مشابه، [chipotle 00:54:47] را، فراموش کردم، خریدند. بنابراین من چنین کارهای احمقانه ای انجام داده ام. در گذشته، احمقانه بود، من نباید این کار را می کردم. من چند هزار دلار از دست دادم. چیزی که برای من کار می کند، آسیاب کردن، چسبیدن به آن است. و به هنرمند شماره یک در کریپتو نگاه کنید، بیپل چگونه به آنجا رسید؟ به خاطر خوش شانس بودن نیست او خوش شانس است که این لحظه از زمان 15 سال در هر روز او اتفاق می افتد، اما به غیر از آن، او به معنای واقعی کلمه هر روز به مدت 15 سال کار کرده است و شخصیت هنرمند خود را بهتر از هر کس دیگری مدیریت کرده است. منظورم این است که-

رایان سامرز:

اوه، خدای من. آره او داستان را نساخت، او داستان را داشت. دلیلی وجود دارد که کریستیز و همه این افراد دیگر بیپل را پیدا کردند. او، ما همیشه در مورد موقعیت و برندینگ و بازاریابی صحبت کردیم. او همه کارها را انجام می داد. او اینطور به نظر نمی‌رسد، بلکه باعث می‌شود به نظر برسد که اوست.

جوی کورنمن:

آره. او فوق العاده است.

رایان سامرز:

اما کمی زیر سطح، آنجایک مغز متفکر مانند مغز کامپیوتر است که در آنجا روی همه چیزهایی کار می کند که هیچ ربطی به هنر ندارند. آن طرف احتمالاً کمترین مورد صحبت در مورد درخشش او است. اما فکر می‌کنم این هم بخشی از وعده است، مردم مثل این هستند، خوب، مردم یک روزی درست می‌کنند که انجام آن هر روز بسیار آسان است. او به تازگی ظاهر شد، اما من هر روز کار می کنم. من حاضر می شوم و برای کار در یک استودیو و یک مشتری و آژانس می روم. و ای جی، مطمئنم که شما آن را می بینید، اما تعداد افرادی که دوست دارند، "من وقتم را گذاشته ام، من سزاوار این هستم، کجا هستم؟ من فروش خود را پیدا نمی کنم."

کلاه و شلوار EJ:

بله. آره

رایان سامرز:

و سپس با تعداد آنها همراه شود، اگر واقعاً فروش داشته باشند. من تعداد بی‌شماری تاپیک توییتر یا مقاله‌های متوسطی را دیده‌ام که مردم آن‌ها را می‌پسندند، مقیاس... فکر می‌کنم مردم تفاوت بین 20000 و یک میلیون را نمی‌فهمند، چه برسد به اینکه 69 میلیون را دوست داشته باشند. فقط مقیاس آن تفاوت. پس مثل اینکه من 70 دلار برای هزینه بنزین خرج کردم و آن را 80 دلار فروختم، چه ارزشی داشت؟ مالیات من چقدر خواهد بود؟ من قصد دارم با این پول از دست بدهم؟ این دوباره، فقط این طلا وجود دارد. مثل تب لاله در آن روز است. لاله‌ها کمیاب بودند و ناگهان مردم شروع به خرید آن‌ها کردند، و بعد کمیاب نبودند، یک تصادف رخ می‌دهد. به نظر می رسد پتانسیل همه اینها را دارد، اما شما نمی خواهید آن را بگویید زیرا هنرمندان در نهایت احساس خوبی نسبت به خودشان دارند یا با دیدنپتانسیل خوب بودن در مورد خودشان بنابراین شما نمی خواهید آن را کدو حلوایی دوست داشته باشید.

جوی کورنمن:

می‌خواهم آن را بشنوم. پس این چیزی است که... و ما تقریباً هر روز در مورد آن شوخی می کنیم، اما یکی از چیزها ... و فقط برای بستن یک کمان در تئوری توطئه کوچک من، نمی گویم، من این را تلقین نمی کنم در واقع در حالی که این اتفاق می افتد، آنچه جالب است بسیاری از رفتارهایی است که ما در صنعت می بینیم و هنرمندان بی معنی هستند. و صادقانه بگویم، رفتار کلکسیونرها معنایی ندارد. اما با دانستن اینکه این نیروی بازار اضافی وجود دارد، اگر شما مالک اتریوم هستید و می‌توانید اتریوم را به نحوی با ارزش‌تر کردن و تقاضای بیشتر برای آن بالا ببرید، در این صورت برنده می‌شوید، خواه NFTی که خریداری کرده‌اید افزایش قیمت داشته باشد یا خیر. یا نه. این جالب است و بسیاری از رفتارها را توضیح می دهد. بنابراین من فقط می‌خواستم آن را کنار بگذارم، زیرا فکر می‌کنم مردم باید آگاه باشند.

رایان سامرز:

و جوی، شما این عارضه را داشتید که Beeple درصدی از اساساً دارایی، نماد را دارد. که به او پاداش داده شد. درست است؟

جوی کورنمن:

درسته.

رایان سامرز:

به او درصد مشخصی از آن داده شد، فکر می کنم B20 یا هر چیز دیگری باشد. من توانایی مالکیت خاصی را نمی دانم، اما برای آن پاداشی وجود داشت. و اکنون تا زمانی که او در آنجا بماند، و این افزایش ارزش را درک کرده است، ارزش او نیز افزایش می یابد. همه احزاب با هم گره خورده اندباسن با این وجود دارد [crosstalk 00:58:08]

جوی کورنمن:

که جالب است. و شما می توانید به آن به عنوان این چیز پلید نگاه کنید. بعد از اینکه برای مدتی طولانی تر در مورد این موضوع صحبت کردیم، می خواهم در مورد اینکه شاید در آینده چگونه به نظر می رسد صحبت کنم، زیرا فکر می کنم همین موضوع در واقع می تواند مثبت باشد. این می تواند شگفت انگیزترین چیز باشد. اما ای جی، چیزی که می‌خواستم در موردش با شما صحبت کنم این بود که یکی از چیزهایی که با آن شوخی می‌کنیم، و احتمالاً اولین چیزی است که در کل این حماسه به من مکث کرد، این است که این نوع از جنبه‌های مذهبی در این، زبان وجود دارد. مردم در این فضا استفاده می کنند. من هرگز نشنیده ام کسی بگوید، در این فضا قبلا. یکدفعه همه این را می گویند.

من بسیار مفتخرم که در این کار هستم... این مثل خم شدن زانو به کلکسیونرها و این همه چیز است. و به نظر من، این فقط به نظر می رسد که برای مردمی که واقعاً پول پرداخت این کار را دارند، سرزنش کنند. آیا چیز دیگری در آن وجود دارد که من از دست بدهم؟ چون می دانم که شما NFT می فروشید و دوستان بسیار بیشتری نسبت به من دارید که آنها را می فروشید و عملکرد خوبی دارید. آیا هیچ اعتباری در آن وجود دارد؟ حدس می‌زنم این سوال من است.

کلاه و شلوار EJ:

درباره اعتباری که کسی به من پیام داد و گفت: "هی، عاشق آموزش‌هایت هستم، تو عالی هستی. دعوت بنیاد را دریافت کردم." مانند[crosstalk 00:59:29].

جوی کورنمن:

فهمیدم. فهمیدم.

کلاه و شلوار EJ:

سخت است. و دوباره، من به درک ما از کل این فضا برمی گردم، این واقعاً محصول اقدامات کلکسیونرها است و کسانی را که می بینیم برای هر چیزی پاداش می گیرند. بنابراین اگر می‌بینیم که کسی واقعاً مردم را هیپ می‌کند و افراد را تگ می‌کند و می‌گوید، این بهترین کار است، و افراد دیگری را برای ورود به آن استخدام می‌کند، و البته میزبانی کلاب‌ها و چیزهای دیگر. تقریباً احساس می‌کنم کسی قبلاً این تئوری توطئه را مطرح کرده است، و نمی‌دانم اصلاً حقیقتی در آن وجود دارد یا خیر. اما مثل این است که، خوب، همه این پلتفرم‌ها، این دلال‌ها، همگی به این مجموعه‌داران ناشناس پول دادند و گفتند، "می‌دانی چیست؟ پول را به این کار پمپاژ کنید، برای استفاده از پلتفرم ما هیاهو ایجاد نمی‌کند. ما فقط می‌خواهیم در آن باشیم. این بازار NFT به این دلیل است که ما به تبلیغاتی نیاز داریم که باید در اینجا ایجاد کنیم."

و اگر شما اینطور به آن فکر می کنید، این تنها چیزی است که... من نمی توانم توضیح دیگری برای این خودسری ها بیاندیشم. ما در مورد ده ها هزار و گاهی صدها هزار دلار صحبت می کنیم که فقط به مردم داده می شود. همه ما افرادی را می شناسیم که دو قطعه را برای یک Eth فروختند. بد نیست، خوب است. این تقریباً میانگین است، من فکر می کنم برای اکثر مردم. اما یک جوری-

جوی کورنمن:

این را کنار نمی‌گذارم، اما-

EJ کلاه و شلوار:

نمی‌کنم آن را کنار بگذارم، اما همین است درآمد باقی مانده خوب اما بعد یک نفر یک سری سه تایی ساخت، اولی دو تا 1000 فروخته شد، سومییکی به قیمت 50000 تومان فروخته شد. آیا این باهوش است؟ و ما مانند پیشنهادها صحبت می کنیم. پیشنهادی برای یک Eth وجود داشت، و سپس پیشنهاد بعدی 50000 دلار بود.

رایان سامرز:

درست است. چرا دو نفر نمی روید، چرا پنج نفر نمی روید؟

EJ کلاه و شلوار:

اگر شما یک کلکسیونر باهوش هستید، چرا این کار را انجام می دهید؟

رایان سامرز:

[crosstalk 01:01:24] در حال سرمایه گذاری است. این نیست-

کلاه و شلوار EJ:

چرا پیشنهاد خیلی بالاتری می دهید؟ بنابراین-

رایان سامرز:

اگر می خواهید سرمایه گذاری کنید، این ارزش را می خواهید. می‌خواهید بتوانید بگویید: «به‌جای انجام یک داستان دو ساله درباره، خوب، من این را در پنج سال خریدم، می‌خواهم شخصیت این شخص را پرورش دهم، به عنوان یک هنرمند در معرض دید او قرار دهم، گرما ایجاد کنم و سپس شاید من آن را به قیمت 10 می فروشم. و بعد از یک سال دیگر، من هنوز روی دو قطعه از او می نشینم که ارزش آن 50 است. آنها می خواهند بگویند، من آن را در یک خریدم، 50 است و کسی را دارم. آن را به قیمت 100 بخر، زیرا این اتفاق در حال حاضر رخ می دهد. تقریباً شبیه خانه ها است. دومی را بخر. اما وقتی به سومی می‌رسی، وقتی همه می‌خواهند آنجا باشند، به آن می‌گویند سرمایه‌گذاری. به این می‌گویند ورق زدن.

اینطور نیست، "می‌دانی چیست، من مقداری پول اضافی دارم و واقعاً می خواهم به این وضعیت بد کمک کنمهنرمندان و فکر می‌کنم اگر می‌توانستم این هنرمندان را بالا ببرم، نگاه کنید مجموعه‌ای که دارم چقدر زیباست که می‌گوید من به‌عنوان یک فرد با ذوق کیستم، و ویژگی زیبایی‌شناسی دارم که هیچ‌کس آن را ندارد، به صفحه Showtime من بروید و ببینید چه چیزی جمع‌آوری می‌کنم. من واقعاً شگفت‌انگیز هستم." فکر نمی‌کنم این چیزی نیست که اتفاق می‌افتد. فکر می‌کنم مردم دارند آن را می‌فروشند، فکر می‌کنم مردم آن را با صدای بلند می‌گویند، اما وقتی می‌خواهید، همانطور که گفتید، از یک به 50000 بروید. این دیوانه است.

جوی کورنمن:

پس، ما شروع به فرود هواپیما در اینجا می کنیم. رایان عقل خود را از دست داده است یا هر چیز دیگری. دلیل اصلی که من می خواستم این گفتگو را با ای جی و رایان انجام دهم و آن را به صورت عمومی منتشر کنم این است که چیزهایی وجود دارد که می بینم که می دانم در دراز مدت به هنرمندان فردی آسیب می زند. من متقاعد شده‌ام که این یک حباب است، نه NFT‌ها و نه حتی آثار هنری که از طریق NFT فروخته می‌شوند. این برای همیشه وجود خواهد داشت. هنرهای رمزنگاری سال‌ها است که وجود دارند، اکنون ما در حال حاضر هستیم. همه از آن آگاه هستند

من فکر می کنم، مانند آن داستان EJ گفت که در آن یک هنرمند NFT ها را برای اولین بار قرار می دهد، و یکی از آنها برای 50K می رود. و این پول بازنشستگی نیست، بلکه پولی است که زندگی را تغییر می دهد. و مشکل این است که ممکن است شما را متقاعد کند، شو، شاید من به آن شغل نیازی ندارم، آن نه تا پنج کار، سخت است. شاید بتوانم این کار را انجام دهم، مثلاً سه تا از اینها را در سال بفروشم و باشمکه در سطحی خرد هستند، به مراتب مخرب‌تر برای مشاغل بالقوه برخی از هنرمندانی هستند که بدون اینکه واقعاً به چیزها فکر کنند، به این موضوع می‌پردازند. من فکر می کنم آبروی ها و چیزهایی از این دست می رود. بنابراین من هیجان زده هستم و هر چه بیشتر در مورد NFT ها یاد گرفته ام، بیشتر احساس می کنم که آنها واقعاً یک فناوری در حال تغییر بازی هستند. اما روشی که در حال حاضر از آنها استفاده می شود، این موضوع تغییر بازی نیست. من فکر می کنم ما در حال حاضر فقط شاهد یک حباب هستیم. بنابراین من در حال حاضر در آن هستم. ای جی، به عنوان کسی که در این فضا ضرب کرده و افتاده است-

EJ کلاه و شلوار:

در این فضا.

جوی کورنمن:

چگونه آیا شما احساس می کنید؟

کلاه و شلوار EJ:

بله. فکر می‌کنم خیلی از آن‌ها را تکرار می‌کنم چون حدس می‌زنم «در بازی» هستم. اما من همچنین احساس می‌کنم با احاطه کردن خودم با افرادی که در بازی نیستند، افرادی که می‌خواهند در آن حضور داشته باشند و سعی در فروش دارند و تا کنون نفروخته‌اند و فضای ذهنی آن‌ها است، مطمئن می‌شوم که خودم را زمینگیر می‌کنم. خیلی عالی نیست بنابراین من به آن حساس هستم و نسبت به آن همدلی دارم. و سپس می دانم که دوستان نزدیکی دارم که دست به قتل می زنند. و عجیب است که من به افرادی مانند "هی، قبل از میلیونر شدن می‌خواستم آخرین پیامک را برایت بفرستم." و این به معنای واقعی کلمه کارهایی است که من انجام می دهم. و من فقط برای همه فکر می کنم، این یک اتفاق عجیب و غریب است که در صنعت ما اتفاق می افتد. این واقعا آن را تکان می دهد مانندانجام شده. حباب پاپ خواهد شد. و از طرف دیگر، هنرمندانی خواهند بود که از افرادی که قبلاً یک میلیون دلار درآمد داشته اند و واقعاً دیگر نیازی به انجام کار مشتری ندارند، توصیه های بسیار بدی به آنها داده شده است.

و آن شخص. به این هنرمند گفت: "به نایک بگو خودت را خراب کند، مگر اینکه 50 درصد از چیزی که تو را به تو بدهند..." چیزهایی مانند آن جایی که... مطمئناً، Beeple می تواند آن را بخواهد، و برخی از هنرمندان برجسته دیگر می توانند درخواست کنند. برای آن اما فریلنسر که اتفاقاً یکی از کلکسیونرها آنها را انتخاب کرده و 50 گرند می گیرد، آیا آنها اکنون می توانند به بقیه بگویند: "من ارزش این را دارم، برو شن و ماسه. من نمی روم..." به تماس‌های استودیو پاسخ دهید، حتی اگر آنها شما را در حالت تعلیق قرار دهند. این اتفاق می افتد. و از طرف دیگر، فکر می‌کنم هنرمندان زیادی هستند که باید غرورشان را ببلعند و بگویند، "اوه، فکر می‌کنم دوباره دارم کار مشتری را انجام می‌دهم، زیرا اکنون یک NFT به ارزش 500 می‌فروشم. دلار و من نمی توانم صورتحساب ها را پرداخت کنم و این کار را انجام دهم."

بنابراین من فقط می خواهم کمی پرچم قرمز را بالا ببرم و بگویم، خوب، فکر می کنم همه باید محتاط باشند و تلاش کنند. اگر می‌خواهی برو بیرون و این چیزها را بریز و موفق باشی. و شاید شما پول زیادی به دست آورید، شاید هم پول زیادی به دست آورید. شما هرگز مجبور نیستید دوباره کار کنید. افرادی هستند که این کار را کرده اند. اگه تو هستی عزیزم اما روی آن حساب نکنید، زیرا قبلاً این را دیده بودم. من این فیلم را دیده امقبل از این، برای اکثر مردم پایان خوبی ندارد.

رایان سامرز:

تحقیق کوچکی در مورد نوسانات ارزهای کریپتو انجام دهید، مالیات بر عایدی سرمایه را جستجو کنید، تا متوجه شوید که، اگر اتریوم را برای مدتی نگه دارید و ارزش آن افزایش می‌یابد، مقدار قابل توجهی، و سپس آن را نقد می‌کنید، به آن پول بدهکار می‌شوید تفاوت بین این که کیت توسط سازمان امور مالیاتی یا یک هنرمند حرفه‌ای واقعی به عنوان یک سرگرمی در نظر گرفته شود را درک کنید. نه کار شما در حرکت، بلکه فروش هنر برای زندگی. از این طریق پول خود را به دست می آورید. حداقل در این مدت قبل از وقوع یک تصادف یا یک جهش بزرگ از خود محافظت کنید تا بفهمید عواقب همه اینها در واقع چیست. فقط این نیست که آن را بفروشید، پول درآورید و آن پول را خرج کنید.

جوی کورنمن:

من فکر می‌کنم اگر چیزی خوب باشد، شاید هنرمندان در نهایت به سرمایه‌گذاری در بازارهای سهام و چیزهای دیگر فکر کنند. فکر می‌کنم این می‌تواند زمانی در آینده پادکست خوبی باشد که چند نفر از طراحان حرکت واقعاً بازنشستگی یا هر چیز دیگری ذخیره کرده‌اند؟ چون من افراد زیادی را می بینم که شاید، چون باید اتریوم بخرید، باید اتریوم را نگه دارید تا بفروشید و بخرید و در این بازارها معامله کنید. و شاید مردم برای اولین بار سوار ترن هوایی که بازار سهام ستاره است را تجربه کنند. و این یک ترن هوایی جهنمی، بیت کوین و اتریوم است. و بسیاری از مردم همه چیز را دوست دارنددر غیر این صورت در فضای NFT چشم انداز را از دست می دهید. شما باید زاویه دید وسیعی از آنچه که فقط امروز یا هفته گذشته اتفاق نمی‌افتد را ببینید، اما در آینده چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ چند سال پیش چه اتفاقی افتاد؟ و فقط نکته اصلی... اگر کمی در مورد سرمایه گذاری بدانید، در مورد اتریوم عصبانی نخواهید شد. شما فقط می دانید که این بخشی از دوره است، این چیزی است که باید انتظار داشت. من با چند نفر از دوستانم صحبت کرده ام که به دلیل اینکه اتریوم 100 دلار در یک روز افت کرده بود، کاملاً عصبانی بودند. و من می گویم، "آره، به آن سه شنبه می گویند."

رایان سامرز:

برای آن ساخته شده است.

جوی کورنمن:

این چیزی است که اتفاق می افتد.

رایان سامرز:

بله، دقیقا.

جوی کورنمن:

اما فقط اگر چیزهای اساسی در مورد بازار سهام بدانید، مثل این است که نمی توانید زمان بازار را تعیین کنید، نمی توانید اتریوم را زمان بندی کنید. وقتی اولین NFT خود را فروختم، در واقع در ماه اکتبر بود، زمانی که هیچ کس درباره هیچ یک از اینها حرفی نزد. و من آن موقع یک اتریوم ساختم که 500 دلار ارزش داشت. همین چند هفته پیش 1900 دلار ارزش دارد. بنابراین من می گویم، "خوشحالم که آن را نقد نکردم." بنابراین، توصیه من به هر کسی که اتریوم دارد و در این زمینه پولی به دست آورده است، که در حال بحث هستند، آیا باید آن را در آنجا نگه دارم، آیا آن را بیرون بیاورم؟ برعکس است، شما زمان بازار را تعیین نمی کنید، فقط با قرار دادن اندکی پول در بازار سهام، بدون توجه به قیمت، سود و زیان خود را میانگین می گیرید.است. شما فقط مقدار کمی پول می گذارید.

گاهی اوقات زمانی که قیمت بالا است پول می گذارید، گاهی اوقات هنگام خرید دیپ آن را وارد می کنید، اما همه اینها به طور متوسط ​​​​می شود و شما همیشه دستاوردها را دریافت خواهید کرد. و من توصیه می کنم که اگر از اتریوم عصبانی هستید، فقط هر ماه کمی آن را بیرون بیاورید و گاهی اوقات وقتی 1900 می شود آن را بیرون می آورید، گاهی اوقات وقتی 1700 می شود آن را بیرون می آورید، اما میانگین خواهد بود. بیرون پس نترسید، این سرمایه گذاری است. و اگر این اولین باری است که سرمایه گذاری می کنید، صندوق های سرمایه گذاری ثابت را نیز امتحان کنید و پول را بگذارید.

رایان سامرز:

بله. به خاطر خدا یک صندوق شاخص بخرید.

جوی کورنمن:

آره. یک صندوق شاخص بگیرید، پول خود را در جای دیگری بگذارید، برای بازنشستگی پس انداز کنید.

رایان سامرز:

خب، شما در حفظ و نگهداری چیزهای چشم انداز مالی نیز بسیار خوب انجام می دهید. اگر می توانید سعی کنید تا حدی دیدگاه حرفه ای را نیز حفظ کنید. زیرا این اتفاق همیشه در دنیای استارت‌آپ‌هایی با بودجه VC رخ می‌دهد. یک شرکت جدید از مخفی کاری بیرون می‌آید و ناگهان، این خلاء کاملاً جدید از ذائقه‌سازان، دروازه‌بانان، جریان معاملاتی مانند خودروهای برقی وجود دارد. اکنون، هرکسی که با هر یک از آن دنیا کاری دارد، ناگهان برای رسیدن به سطح رهبری عجله دارد. و گاهی اوقات به روشی سالم انجام می شود، و گاهی اوقات به شیوه ای لعنتی با عواقب انجام می شود، که من فکر می کنم این چیزی است که شما به آن دست پیدا می کنیدجوی.

و در حال حاضر، من احساس می کنم که ما شاهد عواقب لعنتی زیادی هستیم، زیرا در حالی که هیچ کس در اوج نیست، به اوج خواهم رسید. و این همان چیزی است که بسیاری از دنیای کلاب‌هاوس شبیه افرادی است که سعی می‌کنند تخصص خود را ابراز کنند، زیرا دو بار فروش انجام داده یا تلاش می‌کنند با کلکسیونری که چند چیز را خریده است، رفیق شوند، و سپس می‌روند. فقط درک کنید که لازم نیست وابسته به استودیوها و آژانس ها باشید، اما فقط درک کنید که در همان زمان چشم اندازی وجود دارد.

جوی کورنمن:

بله. آره. بنابراین، بسیار خوب. بیایید در مورد آینده این موضوع صحبت کنیم. بنابراین پیش‌بینی من اینجاست، فکر می‌کنم حباب ترکید، هنرمندانی مانند Beeple و صادقانه بگویم، برخی از افرادی که با آنها دوست هستیم که واقعاً آموخته‌اند و کار شگفت‌انگیزی در یک هنرمند A، از نظر هنرجویانی دارند، همچنان وجود خواهند داشت. مجموعه داران و دنیای هنر و من فکر می کنم که افرادی هستند که دیگر مجبور نخواهند شد کار مشتری را انجام دهند، آنها فقط هنرمند خواهند بود. و من فکر می کنم که واقعا عالی است. من فکر می کنم تعداد زیادی از مردم نیز وجود خواهند داشت که فکر می کردند قرار است این کار را انجام دهند، اما این کار را نکردند. و اکنون آنها با یک موقعیت بسیار دشوار دست و پنجه نرم می کنند که در آن، امیدوارم پل ها را نسوخته باشند، اما من قبلاً پل ها را دیده ام که سوخته اند. مثل این است که قبلاً افرادی هستند که توسط استودیوها در لیست سیاه قرار گرفته اند. من این را می دانم.

بنابراین در حال حاضر، من فکر می کنم بیشتر استدر حال حاضر جالب است که NFT به عنوان یک فناوری و اتریوم به عنوان فناوری، فرصت‌های بسیار شگفت‌انگیزی را به وجود می‌آورند. پس این همان چیزی است که وقتی در مورد آن یاد گرفتم واقعاً به آن علاقه داشتم. و بنابراین من فکر می کنم که راهی برای طراحان حرکت وجود خواهد داشت که از این روش به شیوه ای پایدارتر استفاده کنند. و بنابراین من به طور تصادفی به آن نگاه کرده ام. من با یک درامر گروهی ارتباط برقرار کردم که واقعاً دوستش داشتم، زیرا او در مورد NFT کنجکاو بود. و همین گفتگو در حال حاضر در هر صنعت خلاق، موسیقی، حرکات دنیای هنر و همه چیز در حال وقوع است. و من فکر می کنم چیزهایی مانند حق امتیاز-

EJ کلاه و شلوار:

بله. این [crosstalk 01:10:46]

جوی کورنمن:

... قرار است از طریق این کار انجام شود. بنابراین این خیلی... من در اینجا خیلی چیزهای فنی را نادیده می گیرم، اما تفاوت بین بیت کوین و اتریوم، از آن چیزی که من می فهمم، بیت کوین فقط یک ارز است. اتریوم یک ارز است، اما شما در واقع می توانید برنامه های کامپیوتری را در خود تراکنش ها جاسازی کنید. به آن قراردادهای هوشمند می گویند. و بنابراین یک مثال از آن، من فکر می کنم روشی است که حق امتیاز روی NFT ها کار می کند، شما یکی را می فروشید، اگر شخصی که آن را فروخته اید آن را بفروشد، از آن پورسانت دریافت می کنید.

این می تواند مستقیماً برنامه ریزی شود. وارد تراکنش شده و خودکار می شود. و بنابراین می توانید کارهایی مانند فروش آلبوم خود را نیز انجام دهید، اما به طرفداران خود اجازه دهید تقریباً مانند سهام آلبوم، NFT بخرند و یک قرارداد هوشمند داشته باشند.اگر آلبوم شما خوب اجرا شود، طرفداران بر اساس مقدار سهام NFT که خریده اند، قطعه کوچکی دریافت می کنند. و علاوه بر آن، حالا طرفداران شما آلبوم را برای شما تبلیغ می کنند، زیرا آنها انگیزه مالی دارند. و من فکر می‌کنم با طراحی حرکتی، مواردی وجود دارد که مردم می‌توانند سهام طراحی حرکتی را بفروشند.

من فکر می‌کنم زمانی که دستگاه‌هایی وجود داشته باشند که به NFT‌ها در دنیای فیزیکی گره خورده‌اند، صفحه‌نمایش‌های 8K واقعاً سطح بالایی هستند که در وگاس، لابی هتل ها، و حالا آنها می توانند مجوز Beeple's را برای یک ماه و موارد مشابه داشته باشند. فکر می‌کنم چنین چیزهایی بسیار شگفت‌انگیز و واقعاً جالب خواهند بود. من فقط به طراح حرکات روزمره تاکید می کنم که در حال حاضر، بله، شما می توانید در لاتاری برنده شوید و می توانید برای همیشه ثروتمند باشید. و اگر می خواهید برای آن تلاش کنید، آن را دنبال کنید، اما بدانید که احتمالاً این اتفاق نخواهد افتاد. و از طرف دیگر، شما همچنان باید کار کنید. انگار پتوی خیس را حس می کنم. من همین الان آن را راه اندازی می کنم.

نمی توانم واقع بین باشم زیرا چیزهایی را در توییتر دیده ام که می گویم "آن شخص از این کار پشیمان خواهد شد، می دانم که او از گفتن آن علنی پشیمان می شوم. می دانم که برای گاز گرفتن آنها برمی گردد.

رایان سامرز:

آره. همه این چیزها همان چیزهایی است که ما در مورد آن صحبت نمی کنیم. عجیب است که ما به 10 دقیقه آخر این مکالمه می رسم که چیزهای واقعاً هیجان انگیزی مانند داشتن مدرکی برای اثباتمالکیت برای هنر دیجیتال، مانند هر GIF از طریق تغییر فناوری NFT از نظر تئوری می تواند برای مالکیت قابل اثبات باشد. و اگر یک GIF ساخته اید که 10 میلیون استفاده دارد، باقی مانده ها را تصور کنید، و می توانید آن را ردیابی کنید، توانایی پیوند باقی مانده ها با آن. من فکر می کنم دنیایی وجود دارد که در آن کارت های اعتباری در یک نقطه، یک فناوری کاملاً جدید بودند که مردم آن را درک نمی کردند. دستگاه‌های خودپرداز و کارت‌های نقدی و همه آن چیزها برای کسی که یک دسته چک نگه می‌داشت و برای دریافت مواد غذایی چک می‌نوشت، مفهومی غریبه بود. و به این صورت بود که اکنون هیچ‌کس در مورد زیرساخت‌های زیربنایی که تراکنش‌های مالی را هدایت می‌کند صحبت نمی‌کند.

NFTها در آینده‌ای نه چندان دور وجود خواهند داشت یا تغییری در NFTها اساساً وجود خواهند داشت. مانند آن دستگاه های خودپرداز توسط بیت کوین هدایت خواهند شد. شما می توانید همین الان با بیت کوین یک تسلا بخرید. این چیزها به آرامی به جایی تغییر خواهند کرد که مانند روش شورشی کار با پول و انتقال پول در حوزه‌های قضایی مختلف نیست، بلکه مانند فایل‌های دیجیتالی نیز به نظر می‌رسد. چرا دنیایی وجود ندارد که فایل افتر افکت شما بتواند از طریق چیزی با NFT منتقل شود و افراد بتوانند از کار درون آن استفاده کنند، می توانند آن را دستکاری کنند. اما اگر زمانی به فرد بعدی مشتری تحویل داده شود، مشتری آن را به آژانس دیگری تحویل می دهد. آیا این عالی نیست که بتوانیم مدرکی دال بر مالکیت آن داشته باشیم؟ ووقتی به عنوان یک فریلنسر یا یک استودیو کار می کنید، به جای اینکه فقط بگویید، "اینجا وقت من را خریدی، این است"، مجوز آن کار را به آن افراد می دهید، اما زمان در واقع فقط یک رمز برای کاری است که ساخته اید. , که شما هرگز چیزی از آن نمی بینید.

این فقط نباید کار شخصی باشد، ممکن است مانند این باشد که کار شما در یک فیلم بلند نمایش داده شود، آن فیلم بلند 70 میلیون دلار درآمد دارد. خوب، شما نصف نیم درصد از آن را دریافت می کنید. ما در دنیایی زندگی می کنیم که حداقل اکنون قابل ردیابی است. زیرساختی برای ردیابی آن و درک اینکه در حال حاضر کجا رفته است. و شما می توانید در مورد اتر منطقی بسازید، و مردم می توانند هر کاری که بخواهند انجام دهند. این چیزی است که برای من هیجان انگیز است این است که آینده این کار پیامدهای زیادی برای زندگی روزمره هنرمندان دارد.

کلاه و شلوار EJ:

بله. من به چیزی که در مقاله مدرسه حرکت در مورد آن صحبت کردم باز خواهم گشت، که اگر کاملاً در فضای NFT تازه کار هستید، آن را متوجه نمی شوید. حتماً مقاله مدرسه حرکت را بررسی کنید. اما این خیلی کار است، ما همه این هنر را می‌سازیم، آن را آنلاین قرار می‌دهیم و چیزی از آن عایدمان نمی‌شود. اما شرکت هایی مانند اینستاگرام، از تمام تصاویر ما سود می برند. آنها دوست دارند، اگر شرایط خدمات را بخوانید، اینستاگرام می‌تواند با هر قطعه‌ای که شما انجام دادید، هر کاری که می‌خواهد انجام دهد، می‌تواند بفروشد، با آن از تبلیغات استفاده می‌کند و شما پولی دریافت نمی‌کنید. بنابراین دیدگاه ایده آل من از کل این NFT این است که امیدوارم، مننمی دانم من احساس می‌کنم تنها چیزی که می‌بینیم این است که این شکاف بیشتر و بیشتر می‌شود، بازارهای بیشتری وجود دارد. و من فکر نمی کنم که واقعا کمک کند.

من فکر می‌کنم وقتی همه اینها به بازاری که امیدواریم با حمایت هنرمندان یا چیزی شبیه به آن تثبیت شود، جایی که شبیه آن است، اینستاگرامی است که جریان اصلی است. از آنجا که در حال حاضر بسیار جالب است و مردم فقط به آن می خندند، مانند "اوه، این یک JPEG است. اما اگر به نقطه‌ای برسیم که یک اینستاگرام NFT باشد، و هر بار که کارمان را در آنجا قرار می‌دهیم، یک شرکت می‌تواند مجوز آن را صادر کند، و اساساً، این فقط درآمد باقی‌مانده برای هنرمند است، در مقابل ما همیشه دریافت می‌کنیم. وقتی می‌بینیم کسی هنر ما را می‌دزدد و ادعا می‌کند مال اوست، یا از آن در تبلیغات استفاده می‌کند، خراب می‌شود. و مثل این است که "نکردم، یک لحظه صبر کنید." یا کپی کردن مفهوم و استفاده از آن در تبلیغات خودشان.

من فکر می‌کنم وقتی قدرت را به هنرمندان برمی‌گرداند، درست مثل نمونه‌ای که جوی گفت، همه برنده خواهند شد. و خنده دار بود، من با همسرم صحبت کردم که او می گوید: "بیپل چطور است، او یک JPEG فروخت؟" و من می گویم، "خب، اگر به این فکر کنید که اگر ون گوگ روی کامپیوتر هنر می کرد، دیگر چگونه از هنر خود پول در می آورد؟" من فکر می کنم اگر شما فقط به آن فکر کنید، همه چیز منطقی است. باید وجود داشته باشد که چرا Beeple یا یک هنرمند بسیار با استعداد نباید پول دربیاورند،هیچ چیز دیگری قبلاً نداشته است

و من فکر می کنم همه ما باید به خاطر داشته باشیم که چرا این انجمن، چرا قبلاً آن را نگه داشتیم. چون احساس می‌کنم اگر به آن تمایل نداشته باشیم، و فقط فکر می‌کنم جامعه از هم می‌پاشد و هیچ‌وقت مثل قبل نخواهد بود. و فکر کردن به آن ناراحت کننده است. اما مانند آنچه جوی گفت، این دیدگاه بلندمدت است که چگونه این صنعت و جامعه ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟ برخی از آن ها واقعا عالی خواهند بود، برخی از آن ها همه چیز را برای همیشه از راه های خوب و بد تغییر می دهد. و فقط زمان نشان خواهد داد که چه مقدار از خوبی ها و چه میزان از بدی ها، چقدر این اثرات در طول زمان بازتاب خواهند داشت. فقط [NAB 00:05:17] این پاییز اگر اتفاق بیفتد، واقعاً عجیب خواهد بود.

جوی کورنمن:

عجیب و زیبا خواهد بود و وجود خواهد داشت. حالات خوب در این فضا بنابراین-

کلاه و شلوار EJ:

حالات خوبی در این فضا وجود دارد.

جوی کورنمن:

آره. تابستان ها، چه احساسی نسبت به این همه دارید؟

رایان سامرز:

فکر می‌کنم من یکی از بهترین‌ها هستم. من باید همیشه به خودم یادآوری کنم، مانند سرزمین عکس های داغ، زمینه و چشم انداز اولین چیزهایی هستند که بلافاصله از پنجره به بیرون پرتاب می شوند. و من فکر می کنم که ما در حال حاضر در آن زندگی می کنیم. اما فقط برای یک پیشینه، دو کاری که قبل از حرکت انجام دادم و در حال حاضر واقعاً یک تضاد هستند، زیرا دانش آموزی بودم که برای مواد شیمیایی به مدرسه می رفتم.یا پولی به دست نیاورند زیرا آنها فقط در حال ساخت پیکسار روی صفحه نمایش هستند. باید تسهیلاتی برای پاداش دادن به استعدادهایی وجود داشته باشد که اتفاقاً استفاده از ماوس یا تبلت Wakeham در مقابل قلم مو و بوم نقاشی است.

جوی کورنمن:

مردم داستان می خرند. این همان چیزی است که متا کوین... چه کسی می داند، مطمئن هستم که تراکنش احتمالاً انواع لایه ها را دارد. اما این افتخار است، احساس ارتباط با هنرمندی است که شما دوست دارید. این مقدار پول برای اکثر مردم پول انحصاری است. من حتی نمی توانم تصور کنم که به حساب بانکی خود نگاه کنم و این مقدار پول را ببینم. اما تعداد وحشتناکی از مردم وجود دارند که واقعاً نمی توان آنها را رها کرد. من مطمئن هستم که این چیزی برای متا کوین نیست، اما احتمالاً معادل این است که "آه، فکر می کنم می خواهم مانند یک گیتار جدید یا چیزی بخرم."

رایان سامرز:

سرمایه گذاری است. این یک سرمایه گذاری است. به معنای واقعی کلمه مانند این است که او این کار را به دلایل مختلف انجام داد، اما اولین کسی بود که این کار را انجام داد. این حق بالیدن است، اما همچنین مانند پرچمی روی شن گذاشته می شود و می گویند "مردم بیشتری می آیند و بعد از من این کار را می کنند." شما همیشه در تاریخ هستید که هنر دیجیتال را به کریستیز آورده و هنرمندان زنده را به سومین فرد ارزشمند تبدیل کرده اید. و با کامپیوتر کار می کند. او کسی است که اگر این کار را نمی کرد، از نظر تئوری این اتفاق نمی افتاد.

جوی کورنمن:

آره. نوازنده ای که با او صحبت کردم، استرامر، من داشتمیک گفتگوی عالی با او در مورد آنچه ... او واقعاً از منظر به آن نگاه می کرد، او عاشق هنرهای تجسمی است. او یک درامر است، بنابراین او مانند یک نوازنده است، این هنر اوست. و او فقط دوست دارد به این چیزها نگاه کند. و خیلی باحاله و چیزی در مورد آنچه اتفاق می افتد وجود داشت که به او گفت: "بسیار خوب، باید به این موضوع توجه کنم." و من او را تماشا کردم... گروه او در واقع حباب آزمایشی کوچکی را به هواداران خود فرستاد تا ببینند: "هی، اینها NFT ها هستند، نظر شما در مورد آن چیست؟ و آنها با واکنش منفی مواجه شدند. فوراً. و از آن عقب نشینی کردم. و من فکر می کنم که جدای از فناوری و موارد استفاده اصلی آن، جهان نیز باید کمی تغییر کند.

من فکر می کنم یک دهه با ما فاصله داریم. از چیزهایی مانند این که جریان اصلی هستند، که در حال حاضر حتی ایده پرداخت برای موسیقی عجیب است. اما این یک مورد استفاده عالی خواهد بود. اگر می توانستید برای موسیقی مورد نظر خود هزینه کنید و گروه پول دریافت کند، این همان چیزی است که می خواهید. و همچنین مردم، شاید طرفدارانی که به شروع آن آلبوم کمک کردند نیز اندکی دستمزد دریافت می‌کنند. این کار با همه اینها بسیار آسان‌تر شده است، اما همچنین از مردم می‌خواهد که دوباره برای موسیقی پول پرداخت کنند، که واقعاً چیزی نیست. در حال حاضر.

رایان سامرز:

اما مثل این است که شما گفتید آنها برای موسیقی پول نمی‌دهند، بلکه برای حمایت هزینه می‌کنند. به همین دلیل است که در پایان روز به این فکر می کنمنسخه دیگری از Kickstarter Patreon می شود، اما به افرادی که معمولاً دسترسی ندارند اجازه می دهد. اگر همه چیز در دسترس باشد، و هیچ چیز بدی در آن وجود نداشته باشد، فقط جدید است و ما در حال کشف چگونگی مدیریت آن هستیم، پس واقعاً هیجان انگیز است، به خصوص زمانی که از جنبه آسیب زیست محیطی آن عبور کنید، و این موضوع مشخص شده است. . افرادی که از لحاظ تاریخی به طور کلی به هنر دسترسی نداشته اند، زیرا موزه ای نزدیک به خود ندارند، یا تحصیلات لازم را ندارند، هرگز به عنوان یک هنرمند آموزش ندیده اند، آنها هنر ندارند. تاریخ. این به آنها اجازه می دهد تا به مواد دسترسی داشته باشند، اما در صورت عادی بودن قیمت ها در جمع آوری شرکت کنند.

در حال حاضر جایی نیست که کسی بگوید، "میدونی چی؟ واقعاً می‌خواهم بروم یک اثر هنری خوب بخرم، و می‌خواهم آن را روی یک صفحه نمایش جالب بگذارم، و اوه، چه چیزی در اتاق نشیمن من جالب است؟ در یک مجموعه." در آن نقطه مانند یک لیست پخش بصری است که در آن افتخار می کنید، "من کسی بودم که ذوق کردم این چیزها را کنار هم بگذارم و ببینم چه ساخته ام." و هنگامی که مردم به آنجا مراجعه می کنند یا شما آن را به صورت آنلاین به اشتراک می گذارید، تبدیل به یک قطعه گفتگو می شود.

این در واقع یک راه جالب و هیجان انگیز برای آوردن چیزی است که ابروهای بالایی داشته است و آن را برای همه به ارمغان می آورد. و سپس پیدا کردن آن برای طراحان حرکتی نیز در دسترس تر می شودآن طرفداران یا آن حامیان یا نوازندگان به گونه ای که، همانطور که شما گفتید، آنها برای هنر پول نمی پردازند، آنها برای آن شخص پول می دهند که یا طرفدار باشد یا بگوید: "اوه، حدس بزنید چه می شود، اگر من بخرم". به اندازه کافی از اینها، یا به اندازه کافی افراد انجام می دهند، ممکن است مجبور نباشید آنقدر کار مشتری انجام دهید و می توانید کارهای هنری بیشتری بسازید که به طور معمول هرگز قادر به انجام آن نبودید."

جوی کورنمن:

این داستانی است که شما باید به مردم بگویید، "من کمک مالی کردم. من به آن شخص کمک کردم، من با آنها در ارتباط هستم." راستش به نظر من این چیز زیبایی است. این چیزی است که همه چیز در مورد آن است. ایده حامیان واقعا برای من جالب است. و شاید این راه آسان‌تری برای انجام آن باشد.

رایان سامرز:

این جالب‌ترین جنبه این است. من بارها و بارها با تحقیر گفتم که این کلاینت 2.0 است، اما در دنیای واقعی، بهترین مشتری ها کسانی هستند که خود را هنرمند می دانند، یا سلیقه ای دارند اما هرگز به مدرسه نرفتند. و آنها می خواهند بخشی از این روند باشند. و اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید شما را استخدام می کنند. شما را استخدام می کند تا بتوانید بگویید: "ببین، من یک نیاز دارم، اما به رشد شما نیز کمک می کنم، به شما فرصت یا بستر یا محصولی می دهم تا چیز جدیدی را امتحان کنید." و سپس آنها بخشی از داستان شما هستند. این مشتریان هستند که بهترین هستند زیرا می خواهند به روشی مفید درگیر شوند. نه به صورت مشابه، "نه، من به شما می گویم چه کاری انجام دهید، دستان من هستند. بنابراین آنها می توانند آن را به افراد بیشتری بدهند.مردم.

جوی کورنمن:

ای جی، هر نظر نهایی در مورد حماسه قبل از اینکه دوباره به درون خود شیرجه بزنید-

کلاه و شلوار EJ:

ضربه زدن . آره.

جوی کورنمن:

... اضافات و نقاشی خود را در فضا باز کنید.

EJ کلاه و شلوار:

دوپ کاهش می یابد. خنده دار است زیرا شما به این موضوع اشاره می کنید که اوه بله، خیلی خوب است که همه این صفحه نمایش ها را در خانه خود داشته باشید، این صفحه نمایش ها و چیزهایی که خریداری کرده اید. و مثل این است که آیا در آینده قرار است به هتل برویم؟ و سپس مانند هتل NFT وجود دارد. اینکه شما فقط عکس‌های استوک شاتر را دارید که روی یک صفحه هستند و ... همه چیز جالب است و NFT، یا در مورد Kickstarter گفتید، من فکر می‌کنم که امیدوارم این یک خیابان دیگر باشد. و من می گویم که این بسیار شبیه به رونق کل یوتیوب است، جایی که شما کسی را خواهید داشت که یک ویدیوی YouTube را رها می کند و در یک روز 1000 بازدید می کند. اما با همه چیز برای اکثر مردم، این یک سوزش آهسته است و تسلیم نشوید.

شما قبلاً هرگز برای انجام کارهای شخصی دستمزد دریافت نمی کردید و هنوز هم آن را انجام می دادید. بنابراین اجازه ندهید این شما را از انجام آن منصرف کند. و فقط بدانید که اکثریت مردمی هستند که اصلاً از این بابت پولی به دست نمی آورند. حتی برخی از مردم در این مورد ضرر می کنند. بنابراین، در وهله اول دلیل این کار را از دست ندهید، چرا در این صنعت هستید، چرا ایجاد می کنید و فقط به انجام آن ادامه دهید. برای من، خیلی سخت است که همه چیز را کنار بگذارم زیراخیلی حواس پرتی است دائماً در فیدهای توییتر و مواردی از این قبیل وجود دارد. اما همیشه چشم انداز است. و فقط بدانید که من شخصاً افراد زیادی را می شناسم که درآمد زیادی در آنجا به دست نمی آورند و احتمالاً هرگز نخواهند رسید. و این خوب است. ما فقط به ایجاد و حمایت از یکدیگر ادامه خواهیم داد. و اگر فکر پایانی در مورد همه اینها دارم، فقط به یاد داشته باشید که در وهله اول چه چیزی این جامعه را عالی کرده است.

و لطفاً این را از دست ندهید. و دفعه بعد که می‌خواهید با دیگری تماس بگیرید، یا دفعه بعد که می‌خواهید فقط نگرانی‌های دیگران را از پنجره بیرون بیاورید، به این فکر کنید که بعد از این چه اتفاقی می‌افتد، همه خاطره هستند. آیا واقعاً احساس خوبی در مورد رفتار با آن شخص به همان شکلی که کردید، خواهید داشت؟ چون احساس می کنم در حال حاضر به این موضوع فکر نمی کنیم. ما آنقدر در افکار و احساسات خود غرق شده ایم که وقتی به رویداد بعدی می رویم از آنچه اتفاق می افتد غافل می شویم. فکر می‌کنم حتی این هم در همه چیز نقش دارد، که اگر قرار بود فردا همه را در این رویدادهای بزرگ ببینی، آیا واقعاً می‌گویید چه کاری انجام داده‌اید یا همان طور که با آن شخص رفتار کرده‌اید، رفتار می‌کنید؟ بنابراین-

رایان سامرز:

آیا در مورد این راه به خود می بالید؟ [crosstalk 01:24:35]

کلاه و شلوار EJ:

آره، آیا در این مورد به خود می بالید؟ بنابراین، #چشم انداز.

جوی کورنمن:

آن را واقعی نگه دارید. ببینید، همه اینها فقط نظرات ماست، و شاید ما سه نفر این را دریافت کرده باشیمکاملا و کاملا اشتباه جای نگرانی نیست، و اگر شما یک طراح حرکت با استعداد باشید، دنیا اکنون صدف شماست. اما دل من به من می گوید که در حال حاضر چیزی در حال وقوع است که واقعاً پایدار نیست. من فکر می کنم قطعاً جایی برای NFT ها در صنعت وجود خواهد داشت که برای هنرمندان در درازمدت منطقی باشد. و من فکر می‌کنم که این فناوری به خودی خود برخی از احتمالات بسیار جالب را باز می‌کند، که در یکی دو سال آینده شروع به دیدن آن‌ها خواهیم کرد. و آنچه من می خواهم به هر کسی که درگیر تبلیغات تبلیغاتی می شود بگویم این است، موفق باشید. من واقعاً امیدوارم که فوق‌العاده موفق باشید، اما از شما می‌خواهم که به بازی NFT با کمی شک و چشم‌انداز برخورد کنید، در مورد اینکه چگونه چنین چیزهایی از نظر تاریخی به پایان رسیدند. ما در روزهای اولیه این کار هستیم، هنوز اساساً کاملاً جدید است. و در آینده بیشتر در مورد NFT ها صحبت خواهیم کرد. لطفاً نظر خود را در مورد همه اینها به ما بگویید. ما را در تمام شبکه های اجتماعی در School of Motion معرفی کنید. و خیلی ممنون که گوش دادید دفعه بعد میبینمت.

مهندسی، بنابراین تمام نگرانی های مربوط به تغییرات آب و هوا برای من بسیار صمیمانه است و من واقعاً می خواهم در مورد آن بیشتر بیاموزم.

اما در همان زمان، من همچنین در یک پلت فرم معاملاتی کار می کردم و در شرکتی کار می کردم که استارت آپ های دارای سرمایه VC را پوشش می داد، به طوری که کل هیستری در مورد ارز و ارزیابی ها و همه چیزها به وجود آمد. من احساس می‌کنم که این همان جایی است که بسیاری از بدبینی‌ها و احساس سالم ترس من، بدون علامت‌های هشداردهنده از بین می‌روند. و من فکر می کنم هر زمان، هر زمان که فرصت بزرگی وجود داشته باشد، هزینه های هنگفت و نابرابری بزرگ نیز وجود دارد. و من فکر می کنم که ما در حال حاضر در آن زندگی می کنیم.

فرصت بزرگی وجود دارد که در واقع خود را از این که فقط یک پیاده در یک استودیو باشید، از بین ببرید. اما در عین حال، فرصت بزرگی برای تبدیل شدن به بخشی از دارندگان وجود دارد، در حالی که مانند انبوهی از دارایان وجود دارند. و این هرگز در طراحی حرکتی وجود نداشته است، تا این حد که آنقدر شفاف است، وقتی می‌توانید به معنای واقعی کلمه ببینید کسی چیزی را برای چه چیزی فروخته، و سپس از او بخواهید که برای شبیه شدن به او چه کاری باید انجام دهید.

اما در طرف مقابل، افرادی که در حال خرید هستند، «کلکسیونرها» اغلب ناشناس هستند. این یک خلاء قدرت عجیبی است که در آن افرادی که باید سعی کنید به آنها برسید و در خانه آنها را بکوبید، حتی نمی دانید آنها چه کسانی هستند، کجا هستند، چه کار می کنند، پول آنها از کجا آمده است. اما تمام افرادی کهدر تلاش هستند تا آنجا باشند و ببینند همه برای چه چیزی می فروشند. این مانند بدترین جنبه‌های همه رسانه‌های اجتماعی مختلف و FOMO ما به عنوان هنرمندان است که در یک پدیده پیچیده شده‌اند، احتمالاً به همین دلیل است که ما در این هجوم طلا، سندروم فریبنده، نوعی بشکه پودر FOMO هستیم.

جوی کورنمن :

بله. باشه. خوب، بیایید شروع کنیم. فکر کردم شاید بتوانیم گفت‌وگو را با تمرکز بر برخی از خوبی‌هایی که از کل این موضوع حاصل می‌شود آغاز کنیم. و من فکر می کنم هر سه ما افرادی را می شناسیم که میلیونر شده اند. بیپل در پادکست ما بود، فکر می کنم سه هفته قبل از اینکه سومین هنرمند ثروتمند جهان یا چیزی شبیه به آن شود. و انصافا برای او خوب است. وقتی این اتفاق برای او افتاد واقعاً خیلی خوشحال شدم، فکر می کنم او لیاقتش را دارد و برای آن تلاش کرد. با این حال، او تنها نیست، همه ما افراد دیگری را می شناسیم که اکنون به معنای واقعی کلمه میلیونر هستند و از فروش NFT می پردازند. آنها هرگز دوباره کار مشتری را انجام نخواهند داد، آنها در مدت زمان بسیار کوتاهی به استقلال مالی دست یافته اند و من فکر می کنم این چیز خوبی است. حالا من فکر می‌کنم عواقبی هم دارد، اما در کل فکر می‌کنم فرصت مالی برای هنرمندان خوب است. بچه ها نظر شما چیست؟

کلاه و شلوار EJ:

من فکر می کنم این یک چیز عالی است، این پول. اما جالب است که فقط ببینید... و من احساس می کنم هر روز یک نمونه دیگر از این وجود دارد که کسی اولین قطعه خود را می فروشد. گاهیاین برای یک مقدار متوسط ​​است، گاهی اوقات برای یک تن مزخرف است که به طور کامل جهنم آن شخص را شوکه می کند. اما یک سوئیچ وجود دارد که وقتی آن را می فروشید در مغز شما می چرخد. مثل این است که، وای، کسی هر مقدار پولی را روی یک اثر هنری من گذاشت که ممکن است پیش از آن، آن هنرمند فکر کند اصلاً ارزشی ندارد. این فقط کاری است که آنها انجام دادند، شاید برای آنها معنی داشت، معنای عمیقی داشت، شاید فقط آنها فکر می کردند که جالب است و زیبا به نظر می رسید یا هر چیز دیگری، اما همه فقط ارزش خود را از یک کار مشتری دریافت می کردند.

و اکنون، این نوع دیگری از ارزش است که می توانید برای کار شخصی قائل شوید. قبلاً هیچ کس واقعاً از کار شخصی پول در نمی آورد. و من فکر می کنم لحظه ای که کسی این کار را می کند، شروع به فکر کردن در مورد کاری که انجام می دهد متفاوت است. من دیده ام که مردم اکنون برای انجام پروژه های شخصی انگیزه فوق العاده ای پیدا می کنند. و این عالی است، زیرا اگر می‌توانستید سوئیچ را کاملاً بچرخانید و بگویید: "صبر کن، من می‌توانم فقط با ساختن هر جهنمی که می‌خواهم پول دربیاورم، آن را هر روز مصرف می‌کنم."

و بنابراین وجود دارد بسیاری از آن، و من فکر می کنم که عالی است. اما در عین حال، افرادی هستند که چیزهایی را قرار می دهند و این انتظار را دارند که این چیزها بفروشد زیرا ... و من چند روز پیش در توییتر به این موضوع اشاره کردم، گری وی همیشه این را موعظه می کند و همیشه این کار را انجام می دهد. در ذهن من گیر کرده است، این است که ما قبلاً به دلیل لایک های اینستاگرام احساس FOMO می کردیم. ولی

اسکرول به بالا